فرزندپروری انعطاف پذیر چیست؟
فرزندپروری انعطاف پذیر به والدین اجازه می دهد تا رفتار و واکنش های عاطفی خود را با نیازها و شرایط خاص فرزندشان تطبیق دهند و در عین حال به ارزش ها و اولویت های فرزندپروری خود وفادار بمانند.
والدین اغلب با چالش مدیریت چندین تقاضای رقابتی به طور همزمان برای دستیابی به تعادل بین کار و زندگی روبرو هستند.
عوامل زیادی می توانند بر هزینه ها و مزایای هر تصمیم والدین تأثیر بگذارند.
والدین منعطف از انعطاف روانی برخوردارند تا این تصمیمات را بر اساس عوامل مختلف اتخاذ کنند تا نتایج مثبتی برای فرزندان حاصل شود نه قوانین سفت و سخت. این سبک فرزندپروری فشار عاطفی را در تعاملات بین والدین و فرزند کاهش می دهد و یک رابطه قوی را تقویت می کند.
در میان چهار سبک فرزندپروری در آثار دایانا بامریند، والدین مقتدر، والدین انعطاف پذیر هستند، در حالی که والدین مستبد، والدین انعطاف ناپذیر هستند.
انعطاف پذیری روانی چیست؟
انعطافپذیری روانشناختی مجموعهای از مهارتها است که میتوانید برای مدیریت افکار، احساسات و تجربیات دشوار برای انطباق با چالشهای زندگی و در عین حال حفظ رفاه روانی از آنها استفاده کنید. آنها شامل تحمل و پذیرش احساسات منفی، پذیرفتن ایده های جدید یا روش های مختلف برای انجام کارها و در نظر گرفتن دیدگاه های متفاوت هستند.
فقدان انعطافپذیری را میتوان با مجموعهای از پاسخهای سفت و سخت و ناسازگار به تجربیات چالشبرانگیز مشخص کرد، که در نهایت میتواند پریشانی را تشدید کند و مانع رشد شخصی شود.
مزایای سبک فرزندپروری انعطاف پذیر
انسجام خانواده
انعطافپذیری به والدین این امکان را میدهد که مهربانتر باشند و رویکردی پذیرندهتر، دلسوزانهتر و بدون قضاوت نسبت به چالشهای زندگی اتخاذ کنند.
روانشناسان در مورد والدین انعطاف پذیر در طول همه گیری جهانی چیزهای زیادی یاد گرفته اند.
در طول تعطیلی، والدین انعطاف پذیر خانواده خود را به عنوان یک شبکه حمایتی قوی تجربه کردند که می تواند در طول بحران جهانی به یکدیگر تبدیل شود. این محیط حمایتی کلی به آنها اجازه داد.
- وقتی بچه ها کاری را به خوبی انجام می دهند، گرمی و محبت بیشتری به آنها نشان دهید
- برای درخواست از کودکان برای مشارکت در فعالیتها و کارهای خانوادگی، گزینههای حمایتکننده استقلال را ارائه دهید
- توضیح دهید که چرا سایر قوانین خانواده باید رعایت شود
والدین بیشتر احتمال داشت که آن تغییرات دشوار را به عنوان چالش به جای موانع تجربه کنند و بنابراین از استرس ذهنی کمتری رنج می بردند.
این سبک از فرزندپروری با انسجام بیشتر خانواده، اختلاف خانوادگی کمتر و استفاده بیشتر از راهبردهای فرزندپروری سازنده همراه بود.
در مقابل، خانوادههایی با والدین سختگیر با ناراحتی والدین بیشتر، اختلافات خانوادگی بیشتر و بدتر شدن عملکرد خانواده در ارتباط بودند.
والدین انعطاف پذیر، کودکان انعطاف پذیر
تحقیقات نشان می دهد که داشتن والدین سازگار منجر به سفتی کودک می شود.
برای تبدیل شدن به بزرگسالانی شایسته و از نظر عاطفی سالم، کودکان باید مهارت هایی را کسب کنند که آنها را قادر سازد تا اهداف کوتاه مدت و بلندمدت خود را در محیط های اجتماعی پیچیده دنبال کنند.
تسلط بر خودتنظیمی عواطف ، افکار و رفتارها در ارتقای نتایج سازگارانه کودک، از جمله بهبود عملکرد تحصیلی، سبک زندگی سالم تر، کاهش مشکلات سلامت روان و روابط بین فردی رضایت بخش تر، ضروری است.
این نوع انعطافپذیری میتواند نقش مهمی در پرورش این رشد سالم داشته باشد، زیرا به کودکان کمک میکند تا استراتژیهای تنظیمی سازگار را توسعه دهند.
رفتار بهتر
الگوهای تعامل منفی بین والدین و فرزند می تواند منجر به رفتار بیرونی در کودکان شود.
هنگامی که والدین شیوههای فرزندپروری سازگار را انتخاب میکنند، فرزندانشان به احتمال زیاد مشکلات رفتاری کودک کمتری خواهند داشت.
با فراهم کردن یک محیط پرورشی، حمایت عاطفی و ارتباطات باز، رویکرد فرزندپروری منعطف به کودکان این امکان را میدهد تا در هنگام مواجهه با چالشها به جای عمل کردن، حل مشکلات را بیاموزند.
تاب آوری
بچه ها تاب آور به دنیا نمی آیند. رشد تاب آوری کودکان از طریق تجربیات زندگی در دوران کودکی پرورش می یابد.
در طول قرنطینه، انعطافپذیری والدین یک عامل محافظ اصلی انعطافپذیری بود.
کودکانی که والدینشان انعطافپذیری ذهنی داشتند، تابآورتر بودند. آنها علیرغم تجربه تغییرات عمده در زندگی و از دست دادن ارتباط با دوستان، بهتر کنار آمدند.
سلامت روانی والدین
ذهن انعطاف پذیر نه تنها برای کودکان بلکه برای والدین نیز مفید است. ارتباطی بین عدم انعطاف پذیری و افکار خودکشی در طول همه گیری یافت شد.
انعطافپذیری روانشناختی عامل اصلی سلامت روانی پایدار و کیفیت بهتر زندگی است. کسانی که از نظر روانی انعطاف پذیر هستند کمتر به مشکلات سلامت روانی مانند افسردگی، اختلال اضطراب و غیره مبتلا می شوند.
چگونه فرزندپروری انعطاف پذیر را بپذیریم
بر اساس مدل انعطافپذیری روانشناختی، شش فرآیند مرتبط با یکدیگر وجود دارد. درمان پذیرش و تعهد (ACT) یکی از روشهای درمانی است که میتواند با تمرکز بر این شش حوزه رشد، به بهبود انعطافپذیری کمک کند.
پذیرش – پذیرفته شدن
اکثر مردم، چه پدر و مادر باشند و چه نباشند، به طور قابل درک ترجیح می دهند که فقط با احساسات مثبت بدون تجربه احساسات منفی یا دشوار کنار بیایند.
اما توانایی پذیرش آنها و زندگی با آنها در حالی که هنوز به طور موثر عمل می کنیم، ما را انعطاف پذیر و انعطاف پذیر می کند.
این به معنای پذیرش افکار و احساسات منفی، مانند عصبانیت یا احساس گناه، زمانی است که به وجود میآیند و در عین حال میتوان به شیوهای عمل کرد که رابطه والد-کودکی را حفظ کند، گرما نشان دهد و مرزها را حفظ کند.
به عنوان مثال، به جای تنبیه و سرزنش نوجوانی که بدون اجازه خودروی خانواده را سوار شده و در نهایت دچار تصادف شده است، والدینی که از نظر روانی منعطف هستند، نگرانی خود را بیان میکنند، به کودک لرزان دلداری میدهند و روز بعد پس از بهبودی کودک به موضوع میپردازند. شوک این رویکرد مکالمه بازتر و مؤثرتر در مورد وضعیت، پیامدها و انتظارات آینده را تضمین می کند.
پیشنهاد میکنم ویدیو برخورد صحیح با نوجوان لجباز را ببینید.
اختلال شناختی (تمایز افکار از واقعیت)
گسیختگی شناختی می تواند به والدین کمک کند تا ذهنیت سازگارتری ایجاد کنند.
آمیختگی شناختی زمانی اتفاق میافتد که افکار با نتایج خود ترکیب میشوند و منجر به واکنشهایی میشوند که گویی آن افکار درست هستند.
به عنوان مثال، اعتقاد بر این است که اگر به کودک اجازه داده شود هر تقاضایی را بدون در نظر گرفتن اینکه چقدر نامعقول یا غیر ضروری باشد، مطرح کند، لوس خواهد شد. در نتیجه، والدین تلاش می کنند تا با تسلیم نشدن در برابر هر درخواستی از فرزندان، از این امر جلوگیری کنند. این منجر به ایجاد یک قانون می شود: وقتی کودک چیزی را می خواهد که نمی تواند داشته باشد، متوقف کنید.
با این حال، هنگامی که کودکان خردسال در زمانی که نیازهایشان برآورده نمی شود، عصبانی می شوند، والدین اغلب روی این قانون متمرکز می شوند و فراموش می کنند که فرزندشان در حال تجربه اختلالات عاطفی است.
والدین به جای کمک به فرزندان خود در یادگیری خودتنظیمی، تمام انرژی خود را بر توقف گریه به هر وسیله ای که لازم است متمرکز می کنند.
آنها ممکن است در واقع فرزندی لوس نداشته باشند، اما به گونه ای واکنش نشان می دهند که گویی اگر عصبانیت فوراً متوقف نشود، نتیجه قریب الوقوع است. این نمونه ای از آمیختگی شناختی است.
در اصل، هنگامی که قوانین خاصی را درونی می کنیم، یادگیری از تجربه و تطبیق پاسخ های خود بر این اساس برای ما چالش برانگیزتر می شود.
از سوی دیگر، اختلال شناختی شامل جداسازی ترس از لوس شدن کودک از رویداد واقعی و تشخیص این است که کودک به کمک نیاز دارد تا یاد بگیرد چگونه احساسات خود را تنظیم کند.
در نتیجه، والدین می توانند حمایت و راهنمایی مؤثرتری برای رشد اجتماعی-عاطفی خود ارائه دهند .
ذهن آگاهی
گسیختگی شناختی و پذیرش نمی تواند بدون آگاهی از مسائل رخ دهد. تمرینهای ذهنآگاهی مانند مدیتیشن و یوگا میتواند به والدین آگاه در رسیدن به آن کمک کند.
والدگری آگاهانه حضور ذهنی در لحظه است و آگاهی کامل را نسبت به اعمال خود به ارمغان می آورد.
بنابراین، هنگامی که با یک موقعیت استرس زا روبرو می شوید، یک نفس عمیق بکشید تا ذهن خود را پاک کنید. از احساسات منفی که سعی در مبارزه با آنها دارید و اگر به شدت به قوانین پایبند هستید آگاه باشید.
خود به عنوان زمینه
خود به عنوان زمینه، مشاهده افکار، احساسات و تجربیات خود از منظری جدا از هم بدون گرفتار شدن در آنها یا همذات پنداری با آنهاست. این به شما کمک می کند تا احساسات و افکار دشوار را تشخیص دهید و در عین حال بدانید که از آنها متمایز هستید تا بتوانید به طور عینی تر پاسخ دهید.
به عنوان مثال، هنگامی که کودکی در انظار عمومی عصبانی می شود، والدین ممکن است احساس خجالت یا شرم کنند، نگران باشند که دیگران او را به عنوان والدین بد قضاوت کنند.
با این حال، با تمرکز بر آنچه واقعاً مهم است – کمک به کودک در یادگیری خودتنظیمی – والدین می توانند تشخیص دهند که والدین خوبی هستند.
با این درک، احساس خجالت یا گناه محو می شود، زیرا والدین می دانند که بهترین کار را برای فرزندشان انجام می دهند.
ارزش های
انعطاف پذیر بودن به معنای زیر پا گذاشتن همه قوانین یا نداشتن مرز نیست.
یکی از مؤلفههای کلیدی پرورش انعطافپذیری، عمل مطابق با ارزشهایی است که برای آنها عزیز است.
ارزش ها اصول راهنما هستند که رویکرد و جهت یک فرد را در زندگی هدایت می کنند.
ارزشهای والدین بر تصمیمگیری، ارتباطات و تعاملات درون رابطه والد-فرزند تأثیر میگذارد.
برخی از نمونههای ارزشهای فرزندپروری عبارتند از همدلی، شفقت، مسئولیت، احترام، مهربانی، آموزش، پیوند خانوادگی، نظم و درستی.
اقدام متعهد
اقدامات متعهد با انعطاف پذیری بر اساس ارزش های والدین انتخاب می شوند و تعهدات آنها را منعکس می کنند.
به عنوان والدین پرمشغله، ما اغلب خود را در خلبان خودکار می یابیم و الگوهای رفتاری ریشه ای را بدون اینکه متوجه باشیم تکرار می کنیم. وقتی این اتفاق می افتد، توانایی ما برای انتخاب آگاهانه اعمالمان کاهش می یابد.
برای شکستن این چرخه، از تمرین ساده «مکث، توجه، انتخاب» استفاده کنید.
بررسی کنید که آیا استراتژی فعلی فرزند پروری شما منعکس کننده چیزی است که شما بیشتر به آن اهمیت می دهید یا خیر.
به عنوان مثال، اگر والدینی برای مهربانی ارزش قائل هستند، آیا آنها نسبت به فرزند خود مهربانی نشان می دهند، حتی زمانی که کودک اشتباه می کند؟
معمول است که والدین با وجود ارج نهادن به مهربانی و ارتباط قوی با فرزندانشان، عادت به تنبیه کردن را پیدا کنند. تنبیه کودک به خاطر اشتباه ممکن است با ارزش مهربانی همخوانی نداشته باشد.
رویکردهای دلسوزانه مختلفی برای آموزش نظم و انضباط بدون توسل به روش هایی وجود دارد که می تواند به ارتباط بین والدین و فرزندان آسیب برساند.
با مکث و انتخاب آگاهانه روشهای فرزندپروری جایگزین که نشاندهنده ارزشهای آنها باشد.
دلسوزی به خود
در مواقع اضطراری در هواپیما، به والدین دستور داده می شود که قبل از کمک به فرزندانشان، ابتدا ماسک اکسیژن خود را بپوشند.
مراقبت از خود یک امر تجملی نیست. قبل از اینکه بتوانید به طور موثر به فرزندان خود خدمت کنید، باید “ماسک اکسیژن” خود را بپوشید.
مراقبت از خود و شفقت به خود برای تقویت رفاه روانی والدین ضروری است. آنها انعطافپذیری ایجاد میکنند و به والدین اجازه میدهند تا با خودشان و همچنین فرزندانشان مهربانتر باشند.