بسیاری از والدین نگران تأثیر فناوری بر رشد کودکان خود هستند. آنها میدانند که کودکان پیشدبستانی مهارتهای اجتماعی و شناختی را با سرعتی خیرهکننده به دست میآورند و نمیخواهند که استفاده از تکنولوژی این توسعهها را متوقف کند. اما نگرانی نوجوانان نیز اهمیت دارد، زیرا این دوره از رشد نیز بسیار حیاتی است و تأثیر مصرف فناوری بر نوجوانان باید مورد توجه قرار گیرد.
در واقع، اسنپچت، فیسبوک، توییتر و اینستاگرام همگی میتوانند تأثیرات منفی بر جوانان داشته باشند. از جمله تأثیرات منفی این پلتفرمهای رسانه اجتماعی میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- 1. افسردگی و اضطراب: مصرف زیاد این پلتفرمها ممکن است منجر به افسردگی و اضطراب شود. مقایسه خود با دیگران و نمایش بهترین جنبههای زندگی در رسانههای اجتماعی میتواند فشار روانی ایجاد کند.
- 2. تصویر ضعیف بدن: انعکاس تصاویر آرایششده و ایدهآلی از زندگی و بدن در رسانههای اجتماعی ممکن است به تصورات نادرست از بدن منتهی شود و منجر به تصورات منفی از بدن و عکسالعملهای جسمی شود.
- 3. تنهایی: با وجود ارتباطات آنلاین فراوان، برخی نوجوانان ممکن است احساس تنهایی کنند. این ارتباطات معمولاً از روی اختیار در دنیای مجازی ایجاد میشوند و از ارتباطات حقیقی کاستگی دارند.
به همین دلیل، والدین باید توجه داشته باشند و استراتژیهای مناسبی برای فرزندپروری اعمال کنند تا جوانان به طور سالم با فناوری ارتباط برقرار کنند.
(پیشنهاد میکنم مقاله استراتژی های فرزند پروری با اراده قوی را بخوانید.)
همچنین، مهم است که والدین با جوانانشان در مورد مصرف مسئولانه و هوشمندانه فناوری صحبت کرده و ارتباط با آنها را تقویت کنند تا آنها بتوانند از تکنولوژی بهره مند شوند، اما به شکلی که به سلامت روانی و روحی آنها آسیب نزند.
همچنین بخوانید: چگونه بفهمیم که فرزندمان به کمک نیاز دارد؟
ارتباط غیر مستقیم
نوجوانان امروزی بعد از مدرسه به طور فزایندهای وقت خود را در فضای مجازی صرف میکنند و به نظر میرسد که فرصتهایی برای تجربه مهارتها و ارتباطات در دنیای واقعی کاهش یافتهاند. این تحولها میتوانند تأثیرات متنوعی داشته باشند:
- 1. کاهش تعاملات اجتماعی حضوری: تعاملات حضوری و ارتباطات واقعی با دیگران برای جوانان بسیار اهمیت دارد. فعالیتهای آنلاین میتوانند به آنها این فرصت را ندهند تا مهارتهای اجتماعی، ارتباطی و تعاملی خود را به اندازه کافی تقویت کنند.
- 2. کمبود تجربههای زندگی واقعی: وقتی نوجوانان بیشتر وقت خود را در فضای مجازی میگذرانند، فرصتهای تجربه زندگی واقعی را از دست میدهند. این تجربهها شامل تعامل با دیگران، ورزش، هنر و تجربههای متنوع دیگر میشوند.
- 3. کمبود تجربه مهارتهای ارتباطی: تعاملات آنلاین ممکن است به نوجوانان این اعتقاد را بدهند که مهارتهای ارتباطی در محیط مجازی متفاوت از دنیای واقعی هستند. این میتواند به کاهش تواناییهای ارتباطی حضوری آنها منجر شود.
- 4. کاهش ارتباط مستقیم: در مکالمات متنی و آنلاین، ممکن است افراد از تعبیرات صوری و حالتهای صدا و صورت استفاده نکنند. این باعث میشود که ارتباطات کمتر مستقیم و صمیمی باشند.
- 5. مشکلات روانی: برخی از جوانان ممکن است به دلیل مصرف زیاد فناوری، اضطراب و افسردگی تجربه کنند. این امر میتواند ناشی از افسردگی اجتماعی یا تعداد زیادی از مقایسههای منفی با دیگران در فضای مجازی باشد.
والدین و مربیان باید تلاش کنند تا تعادل مناسبی میان استفاده از فناوری و تجربههای زندگی واقعی برای نوجوانان فراهم کنند. این اهمیت دارد که نوجوانان را به تعاملات حضوری و فعالیتهای فیزیکی در دنیای واقعی تشویق کنند تا مهارتها و تجربیات متنوعی کسب کنند و به نوعی تعادل بین زندگی آفلاین و آنلاین داشته باشند.
آزار و اذیت سایبری و سندرم خیانتکار
یکی از مشکلاتی که به علت ارتباط غیرمستقیم کودکان به وجود میآید، افزایش آسان تر خشونت به حساب میآید. این موضوع میتواند به خصوص برای دختران به خطرناک باشد. به عنوان مثال، دختران به مقایسههای خود با دیگران و توسعه هویت اجتماعیشان متمایل هستند و به همین دلیل نسبت به جنبههای منفی این مقایسهها آسیبپذیرتر هستند. افت عزت نفس میتواند این مشکلات را تشدید کند. به عبارت دکتر Steiner-Adair، “فراموش میشود که افرادی که به این نوع پرخاشگری در روابط دچار میشوند، اغلب احساسات ناامنی و انتقادی نسبت به خود دارند و تلاش میکنند دیگران را تحقیر کنند تا احساس بهتری داشته باشند.”
با افزودن به این تحلیل، واقعیت این است که بچهها امروزه در معرض تاثیرات مستقیم و غیرمستقیم تصویری شدهاند که از طریق شبکههای اجتماعی دریافت میکنند. اعتبار و ارتباطها بر اساس تعداد “لایک” و نمایههای اینترنتی ایجاد میشوند. این امر میتواند به نوجوانان احساس کندی و نیاز به تظاهر به یک شخصیت غیرواقعی را برای جلب توجه دیگران ایجاد کند. نتیجه این امر ممکن است باشد که آنها تمرکز خود را بیشتر بر روی هویت آنلاین خود بگذارند تا هویت واقعیشان را توسعه دهند.
علاوه بر این، از آنجا که هویت آنلاین به وضوح نشانگر شخصیت و وضعیت فرد نیست، میتواند به نظرات و ارزیابیهای منفی دیگران در مورد آنها منجر شود. در نهایت، افزایش آسانی که فناوری برای خشونت غیرمستقیم ایجاد میکند میتواند به تضعیف عزت نفس و تعاملهای سالم نوجوانان منجر شود.
تعقیب کردن (و نادیده گرفته شدن)
مکالمه به طور معمول نیازی به توقف ندارد و به نظر میرسد همیشه اتفاق جدیدی در حال رخ دادن است. این وضعیت میتواند انواع افسردهایی را ایجاد کند، به خصوص برای نوجوانان که اغلب در معرض این نوع ارتباطات قرار دارند. این تمامی اعضای خانواده را درگیر میکند.
با افزودن به این موضوع، این نکته نیز وجود دارد که این ارتباطات مدرن میتوانند احساس تنهایی را تشدید کنند. نوجوانان اکنون میدانند که وقتی پیامهایشان نادیده گرفته میشوند یا پاسخی نمیآید، این میتواند احساس افسردگی و تنهایی را افزایش دهد. همچنین، تاخیر در پاسخدهی به پیامها میتواند باعث بیصدا شدن مکالمات و ایجاد توقعات منفی در مورد روابط شود.
به علاوه، افراد ممکن است احساس کنند که وقتی یک مکالمه به پایان نمیرسد، خودشان را پشت سر گذاشتهاند و از توجه دیگران محروم شدهاند. این امر میتواند به افزایش اضطراب منجر شود، زیرا ارتباط انسانی به اندازه کافی ارزشمند نیست و احتمالاً با توجه به تغییرات مداوم در مکالمات، افراد ممکن است احساس کنند که خودشان و روابطشان ناپایدار هستند.
در نهایت، این تحلیل نشان میدهد که در دنیای مدرن ارتباطات، نیاز به تعادل میان فعالیتهای آنلاین و زمان تنهایی و آرامش بسیار مهم است تا افراد از اضطراب ناشی از مکالمات نامعقول فرار کنند و از روابط سالم و پایدار برخوردار شوند.
والدین چه باید بکنند؟
هر دو متخصصی که برای این مقاله مصاحبه کردند توافق کردند که بهترین کاری که والدین میتوانند برای به حداقل رساندن خطرات مرتبط با فناوری انجام دهند این است که ابتدا مصرف خود را محدود کنند. این به والدین بستگی دارد که مثال خوبی از نحوه استفاده سالم از رایانه ارائه دهند. بسیاری از ما تلفن یا ایمیل خود را بیش از حد چک میکنیم، از روی علاقه واقعی یا عادت عصبی. بچهها باید به دیدن چهرههای ما عادت کنند، نه اینکه سر ما روی صفحه خم شده باشد. مناطق عاری از فناوری در خانه و ساعات بدون فناوری زمانی که هیچکس از جمله مادر و پدر از تلفن استفاده نمیکند، ایجاد کنید. دکتر Steiner-Adair توصیه می کند: «بعد از کار وسط مکالمه از در وارد نشوید». سریع بگویید «سلام» و سپس «فقط ایمیل خود را چک کنید». صبح، نیم ساعت زودتر از فرزندانتان بیدار شوید و ایمیل خود را چک کنید. تا زمانی که از در بروند، تمام توجه خود را به آنها معطوف کنید . و هیچ یک از شما نباید از تلفن در ماشین برای رفتن یا برگشتن به مدرسه استفاده کنید زیرا زمان مهمی برای صحبت کردن است.
محدود کردن مدت زمانی که صرف اتصال به رایانه میکنید نه تنها نقطه مقابلی سالم برای دنیای شیفته فناوری ایجاد میکند، بلکه پیوند والدین و فرزند را تقویت میکند و باعث میشود کودکان احساس امنیت بیشتری کنند. بچهها باید بدانند که شما برای کمک به مشکلاتشان، صحبت در مورد روزشان یا بررسی واقعیت در دسترس آنها هستید.
دکتر Steiner-Adair هشدار میدهد: «این لحظههای کوچک قطع ارتباط، زمانی که والدین بیش از حد بر روی دستگاهها و صفحهنمایشهای خود متمرکز هستند، است که رابطه والد-کودک را ضعیف میکند.» و وقتی بچهها شروع به مراجعه به اینترنت برای کمک یا پردازش هر اتفاقی در طول روز میکنند، ممکن است از آنچه اتفاق میافتد خوشتان نیاید. دکتر Steiner-Adair خاطرنشان می کند: “تکنولوژی می تواند اطلاعات بیشتری را به فرزندان شما بدهد که شما می توانید، و ارزش های شما را ندارد.” “این به شخصیت فرزند شما حساس نخواهد بود و به سوال او به شیوه ای مناسب از نظر رشد پاسخ نمی دهد.”
علاوه بر این، دکتر ویک توصیه می کند که سن اولین استفاده را تا حد امکان به تاخیر بیندازید. من در اینجا از همان توصیهای استفاده میکنم که در مورد بچهها و الکل صحبت میکنم – سعی کنید تا جایی که میتوانید بدون هیچ چیزی جلو بروید.» اگر فرزند شما در فیس بوک است، دکتر ویک می گوید که شما باید دوست فرزندتان باشید و صفحه او را زیر نظر داشته باشید. اما او توصیه می کند که از ارسال پیام های متنی خودداری کنید، مگر اینکه دلیلی برای نگرانی وجود داشته باشد. “اگر دلیلی برای نگرانی دارید، خوب است، اما بهتر است دلیل خوبی باشد. من والدینی را می بینم که به سادگی از بچه هایشان جاسوسی می کنند. والدین باید با اعتماد به فرزندان خود شروع کنند. این که حتی از شک و تردید کودک خود بهره نبرید، به شدت به رابطه آسیب می رساند. شما باید احساس کنید که والدینتان فکر می کنند شما بچه خوبی هستید.”
آفلاین، توصیه استاندارد طلایی برای کمک به کودکان برای ایجاد عزت نفس سالم این است که آنها را درگیر کاری کنید که به آن علاقه دارند. این می تواند ورزش یا موسیقی یا جدا کردن رایانه ها یا کار داوطلبانه باشد – هر چیزی که باعث علاقه و اعتماد به نفس آنها شود. وقتی بچهها یاد میگیرند که به جای ظاهر و آنچه دارند، نسبت به کارهایی که میتوانند انجام دهند ، احساس خوبی داشته باشند، خوشحالتر میشوند و برای موفقیت در زندگی واقعی آمادهتر میشوند. این که بیشتر این فعالیتها شامل صرف زمان برای تعامل رو در رو با همسالان میشود، فقط میخ روی کیک است.