مقالات روانشناسی

اثرات استرس بر رشد کودک

انواع استرس در کودکان

استرس بخش طبیعی و مهمی از رشد سالم کودک است. با این حال، اثرات استرس بر رشد کودک را نباید دست کم گرفت. علت و تأثیر آن بر کودکان را بیابید.

دو نوع اصلی استرس وجود دارد که بر انسان تأثیر می گذارد
 استرس فیزیولوژیکی (فیزیکی) و استرس روانی. عوامل استرس زا فیزیولوژیکی نیروهای فیزیکی هستند که به اندازه کافی قوی هستند تا محدودیت های فیزیکی فرد را به چالش بکشند. 
عوامل استرس زا روانی، فشارهای روانی اجتماعی هستند که از تفسیر ذهنی یک فرد بر اساس انتظارات، باورها یا فرضیات ناشی از تجربیات قبلی آنها ناشی می شود.

استرس فیزیولوژیکی ناشی از تغییرات در دنیای بیرون است، در حالی که استرس روانی ریشه در مغز دارد. تجارب قبلی بر ایجاد پاسخ استرس روانی تأثیر می گذارد.

هنگامی که پاسخ استرس فعال می شود، درک کودک از کنترل عامل استرس زا، بر اساس تجربیات قبلی، شدت، مدت و اثرات دراز مدت استرس را تعیین می کند.

04
03
01
02
مشاوره آنلاین با بهترین متخصصان روانشناسی و روانپزشکی

این بدان معناست که با توجه به همان عامل استرس زا، هر کودک به دلیل تجربیات زندگی منحصر به فرد خود در گذشته، استرس را متفاوت درک می کند.

3 نوع استرس روانی

شورای ملی علمی در مورد کودک در حال رشد سه نوع استرس روانی را شناسایی کرده است که می تواند بر رشد کودک تأثیر بگذارد.

1- استرس مثبت

تجارب نامطلوب که کوتاه مدت هستند استرس مثبتی را ایجاد می کنند که به آن eustress می گویند . بیشتر استرس های روزمره استرس مثبت است. در زندگی روزمره طبیعی است. کودکان خردسال ممکن است زمانی که با یکی از خویشاوندان جدید ملاقات می کنند، به مهدکودک جدید می روند، اسباب بازی از آنها گرفته می شود یا در اولین روز مدرسه شرکت می کنند، آن را تجربه کنند.

میخواهید در مورد اثرات استرس بر رشد کودک مشاوره داشته باشید؟
همین حالا مشاوره بگیر

کودکان می توانند مهارت های مقابله ای را برای مدیریت و غلبه بر استرس مثبت با حمایت بزرگسالان دلسوز بیاموزند. توانایی کودک برای کنار آمدن با این نوع استرس برای رشد سالم آنها بسیار مهم است.

2- استرس قابل تحمل

استرس قابل تحمل به تجربیات نامطلوبی اشاره دارد که هنوز نسبتاً کوتاه مدت هستند اما شدیدتر هستند.

به عنوان مثال می توان به مرگ یکی از عزیزان، یک بلای طبیعی، یک تصادف وحشتناک، و اختلالات قابل توجه مانند نقل مکان به یک شهر جدید یا جدایی والدین اشاره کرد.

اگر کودک از حمایت یک بزرگسال دلسوز برخوردار باشد، این نوع استرس قابل تحمل است. این امکان وجود دارد که استرس قابل تحمل در اوایل دوران کودکی در صورت تبدیل شدن به استرس مثبت، رشد کودک را بهبود بخشد. اما این تنها با حمایت کافی بزرگسالان می تواند اتفاق بیفتد. اگر کودک حمایت کافی دریافت نکند، حتی استرسی که باید قابل تحمل باشد نیز می‌تواند سمی شود و باعث مشکلات سلامتی طولانی‌مدت شود.

3- استرس سمی

تجربیات نامطلوب دوران کودکی (ACE) که هفته ها، ماه ها یا حتی سال ها طول می کشد، استرس سمی ایجاد می کند.

نمونه هایی از استرس مزمن عبارتند از بدرفتاری با کودک، مانند سوء استفاده فیزیکی، سوء استفاده عاطفی، سوء استفاده جنسی و بی توجهی .

کودکان نمی توانند این نوع استرس را به تنهایی مدیریت کنند. هنگامی که سیستم پاسخ به استرس کودک خردسال برای مدت طولانی فعال می شود، تغییرات دائمی می تواند در مغز در حال رشد رخ دهد .

استرس سمی خبر بدی برای رشد کودکان است.

اما خبر خوب این است که مراقبت از بزرگسالان و محیط های حمایتی می تواند کودک را از اثرات منفی استرس سمی محافظت کند. محیطی از روابط حمایتی می تواند سیستم پاسخ به استرس کودکان را به حالت عادی خود بازگرداند.
آیا در ایجاد انگیزه در فرزندتان مشکل دارید؟ وارسی:
چگونه در کودکان انگیزه ایجاد کنیم

اثرات استرس بر رشد کودکاثرات استرس بر رشد کودک

استرس بخشی طبیعی و اجتناب ناپذیر از زندگی کودک است. جنین ها حتی قبل از تولد استرس را تجربه می کنند.

بنابراین چگونه استرس سمی می تواند بر رشد مغز تأثیر بگذارد؟

مقداری استرس برای بقای انسان ضروری است. این به کودکان کمک می‌کند تا مهارت‌هایی را که برای کنار آمدن با موقعیت‌های جدید و بالقوه خطرناک در طول زندگی نیاز دارند، توسعه دهند.

همچنین بخوانید:

موقعیت های استرس زا سیستم های هشدار بدن را فعال می کند. پاسخ جنگ یا گریز حاصل اثرات فیزیولوژیکی مانند افزایش تنفس، ضربان قلب، فشار خون، مصرف کلی اکسیژن و ترشح هورمون های استرس را ایجاد می کند.

پاسخ استرس به عوامل استرس زای مثبت و قابل تحمل گذرا است. هنگامی که عامل استرس زا از بین رفت، بدن به حالت اولیه خود باز می گردد. ۳ علت متداول شب ادراری کودکان را مطالعه کنید.

در حالی که استرس مثبت و قابل تحمل می تواند رشد کودک را تقویت کند، استرس سمی می تواند به بخش های مختلف معماری مغز آسیب برساند. تأثیر نامطلوب استرس بر مغز در حال رشد شامل موارد زیر است.

اختلال در شناخت، یادگیری و حافظه

استرس سمی منجر به افزایش ترشح هورمون های استرس مانند کورتیزول می شود. سطوح بالای کورتیزول می تواند باعث ایجاد مرکز یادگیری و حافظه (هیپوکامپ) شود.و مرکز عملکرد اجرایی (قشر جلوی مغز)4کوچک شود و رشد شناختی کودک را مختل کند. نقایص شناختی ناشی از آن و کنترل ضعیف تکانه می تواند تا بزرگسالی ادامه یابد.

پاسخ به استرس بیش فعال

فعال سازی مکرر و طولانی مدت سیستم های پاسخ به استرس باعث می شود مرکز عاطفی در مغز (سیستم لیمبیک) رشد کرده و بیش از حد فعال شود. در نتیجه، کودکانی که با استرس سمی بزرگ می شوند، اضطراب بیشتری دارند6یا تهاجمی7. آنها اغلب از بی نظمی عاطفی رنج می برند.

اختلالات روانی

داده های تجربی گسترده نشان می دهد که استرس سمی می تواند منجر به بیماری های روانی در مراحل بعدی زندگی شود، از جمله اختلال جسمانی، توهم، اضطراب، اختلال وسواس فکری-اجباری، افسردگی، اختلال استرس پس از سانحه و اقدام به خودکشی.

ایمنی نامنظم

استرس سمی تنها به مغز آسیب نمی رساند. همچنین می تواند به سلامت جسمانی آسیب برساند.

هورمون استرس، کورتیزول، که در موقعیت های استرس زا ترشح می شود، می تواند سیستم ایمنی بدن را سرکوب کند و فرد را مستعد ابتلا به بیماری های عفونی و شرایط پزشکی مزمن کند.

تندرستی

کودکانی که با استرس سمی بزرگ می شوند در معرض خطر بیشتری برای بیماری های مزمن مانند بیماری قلبی هستند. آنها تمایل دارند تا 20 سال قبل احساس رفاه کمتری دارند، مشکلات مربوط به کار بیشتر و مرگ زودرس دارند.

استرس سمی برای سلامت جسمی و روانی کودک بسیار مضر است. استرس در اوایل دوران کودکی می تواند عواقب جدی بر سلامت مادام العمر کودک داشته باشد.

چه نوع عوامل استرس زا می توانند منجر به استرس سمی شوند

بدرفتاری با کودکان یکی از دلایل اصلی استرس سمی است. بدرفتاری می تواند اشکال مختلفی داشته باشد، از جمله آزار جسمی، روانی و جنسی.

تحقیقات نشان می دهد که حدود 8755000 کودک قربانی در آمریکا وجود دارد. این بدان معناست که از هر 7 کودک بین 2 تا 17 سال، بیش از 1 مورد بدرفتاری را تجربه کرده اند.

با این حال، بدرفتاری شدید با کودکان تنها منبع استرس سمی نیست. خانواده های ناکارآمد، سوء مصرف مواد مراقب، مشکلات اقتصادی، استرس خانوادگی ، آزار خانگی، قلدری و ناامنی غذایی نیز می توانند منجر به استرس سمی شوند.

استرس سمی زمانی اتفاق می‌افتد که کودک مشکلات شدید، طولانی یا تکراری را تجربه می‌کند و مراقبت یا حمایت لازم از یک مراقب برای جلوگیری از پاسخ استرس غیرطبیعی را ندارد.

قرار گرفتن در معرض استرس کمتر شدید اما مزمن و مداوم روزانه نیز می تواند برای کودکان سمی باشد.

این عوامل استرس زا روزانه شامل قرار گرفتن در معرض خانواده ای پر از تعارض و پرخاشگری و روابط سرد و بدون حمایت است.

هنگامی که یک کودک استرس سمی را تجربه می کند، سیستم پاسخ به استرس او فعال می شود و بدن او نمی تواند به خودی خود به طور کامل بهبود یابد. بنابراین، چه توهین آمیز باشند و چه نباشند، خصومت های مکرر، تعاملات غیرحمایتی یا منفی در خانواده باعث واکنش استرس یکسان می شود.

به همین دلیل است که این عوامل استرس زا سمی هستند و پایه و اساس مشکلات سلامت جسمی و روانی طولانی مدت را می گذارند.

پیشنهاد میکنم مقاله( اختلال رفتاری در کودکان چیست؟) ایلان پلاس بخونید.

تفاوت بین استرس سمی و قابل تحمل

تفاوت اساسی بین استرس‌های خفیف و متناوب زندگی روزمره و استرس متوسط، اما مزمن، سمی وجود دارد.

شکست، ناامیدی و طرد شدن برای کودکان اجتناب ناپذیر است و کودکان نباید کاملاً از آنها محافظت شوند. عوامل استرس زای خفیف و متناوب، توسعه سیستم های پاسخ به استرس سالم را افزایش می دهند.

با این حال، عوامل استرس زای سمی اغلب شامل خصومت مداوم خانوادگی، فقدان صمیمیت در میان اعضای خانواده، یا مدارس و محله‌ها با کمبود منابع هستند.

فریاد زدن و مشاجره در برخی خانواده ها رایج است. اکثر آنها ذاتا توهین آمیز یا افراطی نیستند. با این حال، آنها هنوز هم می توانند سمی باشند زیرا تأثیرات منفی استرس توسط یک استاندارد عینی تعیین نمی شود، بلکه توسط شخصی که آنها را تجربه می کند تعیین می شود.

برای بچه های کوچک، حتی درگیری های جزئی می تواند مهم باشد. آنها آنها را متفاوت از بزرگسالان تجربه می کنند. وقتی والدین به طور مرتب از « عشق سخت » استفاده می کنند، کودکان استرس سمی را تجربه می کنند.

از سوی دیگر، والدین هلیکوپتر، فرزندان خود را در برابر هر گونه ناملایماتی محافظت می کنند، بنابراین از انعطاف پذیری عضلات خود در برابر استرس جلوگیری می کنند .

افکار نهایی در مورد اثرات نامطلوب استرس بر رشد کودک

دانشمندان دریافته اند که داشتن روابط ایمن، پایدار و پرورشی با مراقبین می تواند کودک را از اثرات سمی استرس محافظت کند. این روابط کودکان را از آسیب جسمی و مشکلات عاطفی در امان نگه می دارد. آنها قابلیت پیش بینی و سازگاری را در محیط کودک فراهم می کنند. روابط نزدیک والدین و فرزند نیز باعث رشد اعتماد به نفس و احساس ارزشمندی کودک می شود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *