نحوه صحبت با نوجوانان میتواند چالش برانگیز باشد، اما با رعایت چند راهنمایی میتوانید ارتباط خوبی با آنها برقرار کنید.
وقتی بچه ها به سن نوجوانی می رسند، دور شدن آنها از والدینشان رایج است.
هیچ چیز ناامید کننده تر از این نیست که متوجه شوید نوجوان شما که زمانی پرحرف بود، تبدیل به نوجوانی بسته شده است که به نظر می رسد به هر قیمتی از گفتگو اجتناب می کند.
ممکن است تعجب کنید، “چه اتفاقی برای بچه شیرین و پرحرف من افتاد؟”
“من کار اشتباهی انجام دادم؟”
شما در این مبارزه تنها نیستید. بسیاری از والدین نوجوانان با همین مشکل روبرو هستند.
مراقب باشید اگر نوجوان شما ناگهان ساکت شد
دلایل زیادی وجود دارد که نوجوانان نمی خواهند با والدین خود صحبت کنند. اما اگر تغییر ناگهانی در نوجوان شما ایجاد شد، به دلایل بالقوه زیر توجه کنید.
- آزار جسمی یا قلدری
- تجاوز جنسی
- استفاده مواد مخدر
- اعتیاد به الکل
- ضربه
- افسردگی شدید
- سایر مسائل مربوط به سلامت روان
این شرایط می تواند باعث تغییر شدید در رفتار نوجوان شود. برای رفع این مشکلات فوراً از متخصص کمک بگیرید.
شرایط بهداشت روانی ایجاد شده در طول سال های نوجوانی ممکن است نشانه آغاز یک مشکل جدی سلامت روان مانند افسردگی باشد.
به گفته بزرگسالان چرا نوجوانان نمی خواهند با والدین خود صحبت کنند؟
بلوغ آغاز نوجوانی است، دوران بحرانی و دگرگون کننده در زندگی یک جوان.
مغز نوجوانان در این دوران بسیار رشد می کند و بر بدن و ذهن آنها تأثیر می گذارد.
هجوم هورمون ها باعث تغییرات سریع خلق و خو، رفتار و خودآگاهی می شود.
این تغییرات منجر به احساسات بزرگ، اقدامات تکانشی بیشتر و آرزوی بزرگتر برای مستقل بودن می شود. در همین حال، بخش تصمیمگیری مغز (لوبهای پیشانی) همچنان در حال رشد است که منجر به بدخلقی بیشتر و رفتارهای پرخطر میشود.و جذب همسالان خود به جای والدین برای مشاوره.
موضوع اصلی در اینجا این است که مغز نوجوانان بدخلق در حال گذر از تغییرات عظیم است. بنابراین والدین باید صبور باشند و با فرزندان خود همدردی کنند.
اگرچه همه اینها به طور کلی درست است، اما علت را کاملاً بر دوش نوجوانان قرار می دهد.
به گفته نوجوانان، چرا نوجوانان نمی خواهند با والدین خود صحبت کنند؟
هر رابطه ای شامل چالش ها و درگیری ها است و هر دو طرف مسئولیت های مشترکی دارند.
در حالی که تغییراتی که در دوران بلوغ رخ میدهد میتواند نوجوانان را مستعد تغییرات خلقی کند، رفتارهای والدین نیز ممکن است به مشکلات ارتباطی کمک کند و نوجوانان را تمایلی به صحبت کردن با آنها نداشته باشد.
به گفته خود نوجوانان، در اینجا دلایلی را بیان می کنیم که چرا آنها نمی خواهند با والدین خود صحبت کنند.
والدین همیشه حق دارند و نوجوانان همیشه اشتباه می کنند
هیچکس معصوم نیست نه والدین، نه معلمان و نه پلیس – حتی یک نفر نمی تواند ادعا کند که همیشه درست می گوید.
وقتی کسی نگرش “من همیشه حق با من است و تو باید به من گوش کنی” را اتخاذ می کند و به دیگران گوش نمی دهد، می تواند مانعی برای خطوط ارتباطی ایجاد کند.
این برای هر کسی، صرف نظر از سن، بزرگسال یا نوجوان صادق است.
چنین فردی می تواند مایوس کننده و ناامید کننده باشد و باعث شود دیگران تمایل کمتری به گفتگوی معنادار با او داشته باشند.
اگر یکی از والدین این گونه رفتار کرده باشد، عدم تمایل نوجوان آنها به صحبت با آنها طبیعی است.
همانطور که مغز نوجوانان رشد می کند، این ممکن است برای آنها آشکارتر یا احساسی تر شود، اما نوجوانی علت اصلی آن نیست.
وقتی نوجوانان چیزی به آنها می گویند والدین متوجه نمی شوند
ما ممکن است همیشه نتوانیم مبارزات دیگران را به طور کامل درک کنیم، اما حداقل کاری که میتوانیم انجام دهیم این است که تلاش کنیم تا به نوعی حمایت کنیم.
اما گاهی اوقات، والدین به شرایط ناآشنا واکنش نشان می دهند که می تواند برای نوجوانان آنها دلسرد شود.
به عنوان مثال، ممکن است ناخواسته به جای گوش دادن و تلاش برای دیدن موقعیت از دید فرزندانشان، روی آنچه که فکر می کنند پاسخ درست است، تمرکز کنند. یا ممکن است از تصمیمات نوجوانان خود انتقاد کنند.
وقتی کسی با شما طوری رفتار می کند که گویی آنچه فکر می کنید مهم نیست، نمی خواهید افکار و احساسات خود را با او در میان بگذارید. این واکنش صرفاً نتیجه سن کم نیست.
با مغز بالغ تر، بزرگسالان ممکن است بتوانند جنبه منفی تعامل را نادیده بگیرند یا نارضایتی خود را سرکوب کنند. اما هنوز آنجاست. مغز رشد نیافته نوجوانان ممکن است در نادیده گرفتن آن مشکل داشته باشد.
وقتی نوجوانان مرتکب اشتباه می شوند، والدین تنبیه می کنند
اگر والدین اغلب به حذف تلفن همراه، آیپد یا دسترسی وایفای فرزندانشان متوسل میشوند یا از سایر اشکال تنبیهی به عنوان ابزاری برای تنبیه استفاده میکنند ، احتمالاً رابطه نزدیکی با فرزندان خود ندارند.
این واکنش منفی به جوانان محدود نمی شود. این یک واکنش طبیعی انسان است.
چه کسی میخواهد به کسی نزدیک شود که او را آزار میدهد تا او را مجبور به تغییر رفتارش کند، صرف نظر از اینکه این امر موجه است یا نه؟
عدم اعتماد والدین و نوجوانان
استفاده والدین از قوانین سختگیرانه، کنترل سفت و سخت والدین، تنبیهات و تصمیمات اساسی، عدم اعتماد به قضاوت فرزندان را نشان می دهد و نیازهای آنها را بی اعتبار می کند .
وقتی نوجوانان عدم اعتماد والدین خود را درک کنند، ممکن است تمایلی به صحبت با آنها نداشته باشند. آنها میترسند که والدینشان سوءتفاهم کنند، آنها را بزرگ کنند، بیش از حد واکنش نشان دهند یا آنها را به خاطر آنچه میگویند تنبیه کنند.
اگر گفتن چیزهایی که ممکن است آنها را به دردسر بیاندازد خطرناک است، طبیعتاً آنها نمی خواهند صحبت کنند.
چگونه نوجوانان را وادار به صحبت کنیم
بر اساس نحوه نگاه هر دو طرف به وضعیت، چه کسی حق دارد؟
هر دو حق دارند. هر دو طرف به از هم گسیختگی ارتباطات کمک می کنند.
اما از آنجایی که ما بزرگسالان این رابطه هستیم، باید بیشتر تلاش کنیم تا شرایط را تغییر دهیم.
1. سال های نوجوانی را سرزنش نکنید
کمی مسئولیت شرایط را بپذیرید.
نوجوانان با منطق و زبان گیج کننده خود یک گونه جداگانه نیستند. آنها به سادگی زمانی را سپری می کنند که از نظر عاطفی حساس تر هستند .
اغلب از دیدگاه خود دلایل معتبری دارند. بنابراین همه چیز را به گردن آنها یا “مشکل نوجوانی” نیندازید.
سرزنش کردن آنها فقط آنها را دورتر می کند.
نگویید: «تو از من دوری میکردی. چرا با من حرف نمیزنی؟”
بگویید: «خیلی وقت است که با هم صحبت نکرده ایم. دلم برای زمانی تنگ شده که با هم می خندیدیم. آیا الان کمی وقت داری که به نتیجه برسی؟»
2. گوش دادن فعال به کشف
بسیاری از مردم گوش می دهند تا پاسخ دهند، نه گوش می دهند تا یاد بگیرند.گوش دادن فعال شامل تمرکز کامل بر درک آنچه گفته شده است. به این معناست که به این فکر نکنید که بعد از اتمام صحبت آنها چه می خواهید بگویید، بلکه به آنچه از آنها یاد می گیرید فکر کنید.گوش کنید تا چیز جدیدی در مورد فرزندتان کشف کنید.
به عنوان مثال، “اوه، من نمی دانستم که شما واقعاً دوست دارید گیتار بزنید. شما فقط دوست ندارید که مجبور شوید بازی کنید.”
اگرچه ممکن است فوراً “آن را دریافت نکنید”، حداقل علاقه خود را به کشف بیشتر در مورد آنها نشان می دهید.
همچنین میتوانید آنچه را که نوجوانتان میگوید برای نشان دادن اینکه توجه کردهاید، ترجمه کنید: «آنچه که میشنوم این است که…»
3. به آنها استقلال و فضا بدهید
همانطور که نوجوانان هویت خود را مطرح می کنند و چالش های جدید را پشت سر می گذارند، اغلب آرزوی استقلال بیشتری دارند.
نوجوانان بیشتر احتمال دارد که افکار و احساسات خود را با والدینی که کمتر مداخله گر و کنترل کننده هستند در میان بگذارند6.
والدین با احترام به استقلال و فضای شخصی نوجوانان، اعتماد و احترام خود را به قضاوت ها و تصمیمات آنها نشان می دهند. یک محیط حمایتی مانند این می تواند به نوجوانان کمک کند تا با والدین خود باز شوند و در صورت نیاز از آنها راهنمایی بخواهند.
4. بیشتر پرسیدن، کمتر پاسخ داد
به عنوان والدین، طبیعی است که بخواهیم فرزندانمان را به سمت سریعترین مسیر موفقیت هدایت کنیم.
اما نوجوانان ما ممکن است همیشه پذیرای راه حل های ما نباشند.
اگر ما به زور عقاید خود را تحمیل کنیم، فرزندانمان کناره گیری می کنند و تمایلی به باز شدن با ما ندارند.
این بدان معنا نیست که ما نمی توانیم راهنمایی ارائه دهیم. میتوانیم با استفاده از سؤالات متفکرانه و صحبت در مورد سناریوهای احتمالی آنها را راهنمایی کنیم.
بهجای تحمیل ایدههای خود، سؤالات باز بپرسید. به عنوان مثال، “فکر می کنید اگر این گزینه را انتخاب کنید چه اتفاقی می افتد؟” یا “آیا اگر همه چیز طبق برنامه پیش نرود، عواقب بالقوه را در نظر گرفته اید؟”
با درگیر کردن آنها برای فکر کردن در مورد مسائل، به نوجوانان خود می آموزیم که انتقادی فکر کنند و انتخاب های آگاهانه داشته باشند و در عین حال نشان دهیم که به حق آنها برای تصمیم گیری مستقل احترام می گذاریم.
5. از انضباط استقرایی استفاده کنید
یک رابطه مثبت را می توان از طریق نظم و انضباط غیر تنبیهی مانند استدلال ایجاد کرد .
درگیر جنگ قدرت نشوید به آنها دلیل موجهی بدهید که چرا باید یا نباید کاری را انجام دهند. اگر آنها را تهدید به تنبیه نکنید، هر وقت کاری را که می خواهید انجام ندهند، می تواند تفاوت بزرگی ایجاد کند.
مانند هر شخص دیگری، فریاد زدن، قضاوت کردن، تنبیه کردن و تحمیل دیدگاه های خود به آنها باعث ایجاد ارتباط سالم نمی شود. هنگامی که نوجوان شما در این زمان چالش برانگیز می گذرد، با تأیید، همدلی و ارائه حمایت، یک رابطه قوی ایجاد کنید.
با رفتار با نوجوان خود مانند یک فرد و ایجاد یک رابطه قوی و قابل اعتماد، ممکن است متوجه شوید که آنها به طور طبیعی مایل به گوش دادن و باز شدن با شما هستند.
6. خوردن شام با هم را به یک سنت خانوادگی تبدیل کنید
یک شام خانوادگی یک راه عالی برای تقویت روابط خانوادگی است. زمان خوبی برای پیگیری و شروع گفتگوهای ساده است. قبلاً یک سرگرمی معمولی بود، اما جامعه پرشتاب ما امروز منجر به افول آن در آمریکا شده است.
غذای خانواده را به یک وقت خانوادگی تبدیل کنید. آن را به یک سنت خانوادگی تبدیل کنید. تمام وسایل الکترونیکی را کنار میز شام بگذارید تا همه کاملاً حضور داشته باشند و بتوانند به هم متصل شوند.
خوردن منظم وعده های غذایی با هم، احساس تعلق و امنیت عاطفی قوی در کودکان ایجاد می کند. با مزایای بسیاری از جمله عزت نفس بالاتر، نمرات بهتر و مهارت های اجتماعی بیشتر همراه است.
نوجوانانی که وعده های غذایی بیشتری را با خانواده خود می خورند، استرس و تنش کمتری را در خانواده خود گزارش کرده اند و در صورت داشتن نگرانی جدی بیشتر از والدین خود کمک می گیرند.
اما البته، این تنها زمانی اتفاق میافتد که والدین از زمان شام برای سخنرانی یا انتقاد استفاده نمیکنند، بلکه با فرزندان خود ارتباط واقعی برقرار میکنند.
7. ایجاد یک رابطه قوی
زمانی که فرزندتان رابطه خوبی با او داشته باشید، بیشتر به شما گوش می دهد و با شما صحبت می کند.
رابطه خود را مقدم بر نمرات، برنامه یا کارهای روزمره قرار دهید.
بیست سال بعد، هیچ یک از اینها به اندازه رابطه شما مهم نخواهد بود.
زمان با کیفیتی را با هم بگذرانید. زمان با کیفیت به معنای زمان زیاد نیست. کیفیت مهمتر از کمیت است.
با اشاره به کارهای مثبت نوجوان خود با او ارتباط برقرار کنید. برای آموزش به جای نظرات منفی از توصیه های سازنده استفاده کنید.
فرزندپروری نوجوانان یک سفر است، و اشتباه کردن در این راه اشکالی ندارد.
یک رابطه سالم به صبر، شفقت و ذهن باز نیاز دارد.
برای ایجاد ارتباط والدین با کودکان به کمک نیاز دارید؟
اگر به دنبال نکات اضافی و یک برنامه گام به گام واقعی هستید، این دوره آنلاین نحوه ایجاد ارتباط والدین با کودکان مکانی عالی برای شروع است.
هنگامی که این استراتژی مبتنی بر علم را بشناسید، ایجاد ارتباط شما با فرزندتان آسان و بدون استرس می شود.
کارگاه جامع ارتباط والدین با کودکان
کسانی که بیشترین استفاده را از این دوره میبرند:
والدین کودکان 5 تا 12 سال
مربیان کودک
علاقه¬مندان و فعالان حوزه¬ی کار با کودک
طول مدت دوره: 20 ساعت به صورت 10 جلسه¬ی 2 ساعته
دوره به صورت آنلاین، به شکل تعاملی و فعالیت محور برگزار خواهد شد.
در طول دوره تیم آموزش با والدین به صورت مجازی در ارتباط خواهند بود.
سرفصلها
- والد به اندازهی کافی خوب
- نزدیک کردن کودکان به آرزوهایشان
- والد مهربان و قاطع
- آشنایی با مغز کودک: همسایههای دوست و طبقهی درحالساخت
- رازهای بدرفتاری!
- تشویق یا تحسین، مسئله این است!
- نشست خانوادگی!
- راز و رمز حافظه
- جستجوی دنیای درون برای ارتباط با دنیای بیرون!
- والد اینجا و اکنون
معرفی دوره
پدر و مادر بودن احتمالا متفاوتترین تجربهی ما در زندگیست! تجربهای که در مسیر آن، گاهی راضیترین و علاقهمندترین حالت خود را در کنار عزیزترین افراد زندگیمان درمییابیم و گاه به سختی و با زحمت بسیار، روزمان را در مجاورت کسی که دیگر تحملش را نداریم (!) به شب میرسانیم. تمام این تجربیات در حالی رقم میخورند، که هدف ما تنها پشت سر گذاشتن چالشها یا گذران زمان نیست. ما آرزوهای بسیاری برای کودکانمان در سر داریم؛ آرزوهایی گاه مطابق با خواستههای او و گاه تنها مطابق با خواستههای خودمان!
قدم گذاشتن در مسیر پروشدهندهای امن و منعطف و همراه “بودن”، هدفی والاست که حتما تاکنون نیز در آن پیش رفتهاید، اما برای پروبال دادن به عشقی که به کودکانتان دارید، آموختن و تمرین کردن برخی موضوعات حیاتیست.
در این دوره میآموزیم چگونه به دعوت و نیاز فرزندانمان برای لذت بردن از زندگی پاسخ مناسب دهیم و دست در دستان آنها به سمت آینده پیش رویم!
منبع:
https://www.parentingforbrain.com/teenager-doesnt-want-to-talk/