فرزندپروری افراطی چیست؟
فرزندپروری بیش از حد یک سبک فرزندپروری است که در آن والدین به طور مداوم فرزندان خود را با منابع خانوادگی، مانند ثروت، توجه، تجارب و عدم مسئولیت در سطوح نامناسب رشد، غرق می کنند. به کودکان اغلب این چیزها خیلی زود یا خیلی زیاد داده می شود.
وقتی والدین زیاده روی می کنند، ممکن است این کار را نه برای فرزندانشان بلکه برای نیازهای خودشان انجام دهند. آنها ممکن است در دوران کودکی در فقر زندگی کرده باشند و نمی خواهند فرزندشان نیز چنین تجربه ای را تجربه کند.
کودکانی که زیاده روی می کنند در محیطی غیرواقعی بزرگ می شوند. آنها تجربیات ضروری زندگی مانند پشتکار در برابر چالش ها، مقابله با شکست ها و یادگیری نحوه سازش را از دست می دهند.
داوسون و بردهافت استدلال می کنند که این نوعی بی توجهی به کودکان است.
زیاده روی در مقابل فساد
زیادهروی و لوس کردن اغلب به جای یکدیگر استفاده میشوند، زیرا رفتارهای مشابه والدین را نشان میدهند. با این حال، علل زمینه ای آنها می تواند متفاوت باشد.
لوس کردن معمولاً از نیازهای کودک ناشی می شود تا نیازهای والدین.
والدین ممکن است تسلیم شوند و فرزندان خود را لوس کنند تا از تعارض جلوگیری کنند یا والدین “باحال” به نظر برسند.
این والدین سهلگیر اغلب اختیار خود را تسلیم میکنند و در اعمال مرزهای سازگار و متناسب با سن مشکل دارند. این می تواند منجر به رفتار بیش از حد، خود شیفته، سرکش و بداخلاق در کودکان شود.
والدینی که تسلیم خواسته های فرزندان خود می شوند ممکن است ناخواسته در آنها زیاده روی کنند. اما کودکانی که والدین زیادهروی دارند، ممکن است لزوماً لوس نشوند، زیرا اقدامات والدین به جای برآورده کردن خواستههای کودک، ناشی از باورهای خودشان است.
والدین زیادهروی تمایل دارند منابع زیادی را فراهم کنند که ممکن است لزوماً با خواستههای واقعی فرزندشان مطابقت نداشته باشد. اقدامات آنها ممکن است کودکان را از فرصت هایی برای توسعه مهارت های مقابله ای که در زندگی آینده آنها حیاتی است محروم کند.
همچنین بخونید: اصولی که باید در تربیت فرزند رعایت کنیم!
چه چیزی باعث فرزندپروری بیش از حد می شود
محققان دانشگاه کنکوردیا، سنت پل، مطالعهای را بر روی 730 شرکتکننده انجام دادند که از این تعداد 124 نفر خود را به عنوان فرزندان بزرگسال والدینی که بیش از حد زیادهروی میکنند معرفی کردند.
برخلاف تصور رایج، اکثر والدینی که زیاده روی فرزندان خود را زیادهروی میکنند، لزوماً این کار را به خاطر میل به لوس کردن آنها، پاسخگویی به هر هوس یا «دوست» آنها انجام نمیدهند.
در عوض، فرزندپروری افراطی اغلب از عوامل عاطفی یا موقعیتی عمیقتر ناشی میشود.
در اینجا برخی از دلایل یا موقعیتهای رایجی وجود دارد که اعتقاد بر این است که به رفتار زیادهروی این والدین کمک میکند.
تجربیات بد والدین در دوران کودکی
برخی از والدینی که خود فقر را تجربه کرده بودند، مصمم بودند که از فرزندان خود در برابر سختی های مشابه محافظت کنند و نوع بهتری از کودکی را به آنها ببخشند. برای فراهم کردن زندگی بهتر برای فرزندانشان، آنها به زیادهروی متوسل شدند تا اطمینان حاصل کنند که هرگز با احساس محرومیت یا کمبود مواجه نمیشوند.
این ممکن است شامل انجام کارهای روزمره کودک، عدم تعیین تکلیف کودک، اعطای امتیازات ویژه، خریدن هدایای زیاد برای کودک و غیره باشد.
احساس گناه
بسیاری از کودکان بزرگسالی که زیاده روی می کنند این رفتار را به احساس گناه والدین خود نسبت می دهند. این احساس گناه ناشی از دلایل مختلفی بود.
غرامت برای شریک متجاوز
در مواردی که یکی از والدین مورد آزار و اذیت قرار میگرفت، ممکن است والدین دیگر برای جبران تجارب منفی فرزندانشان زیاده روی کنند. این می تواند تلاشی برای جبران درد عاطفی یا جسمی فرزندانشان باشد.
کمبود وقت
والدینی که ساعتهای طولانی کار میکردند یا مشاغل سختی داشتند ممکن است از اینکه نمیتوانستند زمان کافی را با فرزندان خود بگذرانند، احساس گناه میکردند. زیاده روی در فرزندانشان ممکن است راهی برای جبران غیبت آنها و نشان دادن عشق و تعهد آنها به رفاه فرزندشان بوده باشد.
با سوء مصرف مواد مبارزه می کند
برخی از والدین با سوء مصرف مواد دست و پنجه نرم می کردند و به دلیل تأثیر منفی اعتیادشان بر فرزندانشان، احساس گناه و شرمندگی داشتند. این والدین برای جبران آسیبی که به فرزندانشان وارد شده و از احساس گناهشان کم می کنند، ممکن است به زیاده روی در آنها متوسل شده باشند.
جبران خسارت
یکی دیگر از دلایل رایج زیاده خواهی، مرگ یکی از اعضای خانواده یا بیماری کودک بود. در این شرایط، والدین اغلب نسبت به آنچه فرزندانشان تجربه میکردند احساس همدلی میکردند و میخواستند نوعی غرامت برای کاهش رنج آنها ارائه کنند.
راحتی رنج
یکی دیگر از دلایل رایج زیاده خواهی، وقوع شرایط چالش برانگیز زندگی، مانند مرگ یکی از اعضای خانواده یا بیماری کودک بود.
در این موقعیتها، والدین اغلب نسبت به آنچه فرزندانشان تجربه میکردند احساس همدلی عمیقی میکردند و انگیزه داشتند که حمایت و راحتی بیشتری ارائه کنند.
این می تواند شامل حمام کردن کودک از دارایی های مادی، تمجید یا توجه بیش از حد، یا ملایمت بیش از حد با قوانین و مرزها باشد.
هدف پشت این اقدامات کمک به احساس بهتر کودک و کاهش درد و رنج او در مواقع سخت بود.
با این حال، علی رغم نیت خوب والدین، زیاده روی می تواند به رشد ناسالم رفتارها یا انتظارات کودک کمک کند.
اثرات منفی فرزندپروری بیش از حد
در این نظرسنجی، شرکت کنندگان طیف وسیعی از احساسات مرتبط با زیاده روی را گزارش کردند:
- احساس دوست داشتن: 48%
- احساس گیجی: 44%
- احساس خجالت: 40%
- احساس گناه و غمگینی: 31%
- احساس خوبی از دستیابی به هر چیزی که می خواستند: 28٪
برخی از اثرات ماندگار زیاده روی در کودکان می تواند بر رشد کودک تأثیر بگذارد و تا بزرگسالی ادامه یابد:
فقدان خودکارآمدی
کودکانی که والدین بیش از حد زیادهروی دارند ممکن است برای تصمیمگیری خود دچار مشکل شوند، زیرا والدین آنها اغلب کارهای دشوار را انجام میدهند یا مشکلات را برای آنها حل میکنند. این فقدان درس های زندگی می تواند منجر به کاهش خودکارآمدی و کاهش حس شایستگی شود.
کمبودهای مهارتی
این کودکان ممکن است در مهارت های مختلف زندگی مانند ارتباطات، روابط بین فردی، کارهای خانه ، سلامت روان، مدیریت پول، بودجه بندی و مسئولیت شخصی احساس ناکافی کنند.
ویژگی های خود محور و خودشیفته
زیاده روی می تواند تمایلات خودشیفتگی را القا کند .
تحسین بیش از حد ممکن است کودکان دارای حق را تشویق کند تا برای حفظ احساس خاص بودن به اعتبار خارجی اعتماد کنند. این میتواند کودک را در معرض خطر رشد باورهای غیرمنطقی، خودبینیهای بزرگ و احساس حق کاذب قرار دهد.
رفتار غذایی ناسالم
کودکانی که در خانوادههای زیادهروی بزرگ میشوند در معرض خطر ابتلا به عادات غذایی مضر هستند زیرا والدین آنها محدودیتهای سالمی در مصرف غذا ندارند.
مشکلات رفتاری و عاطفی
برخی از مطالعات نشان دادهاند که نوجوانانی که والدینی خوش اخلاق دارند، مهارتهای تنظیم هیجانی کمتری دارند و مشکلات رفتاری بیشتری دارند.
اثرات مثبت فرزندپروری بیش از حد
در حالی که فرزندپروری بیش از حد معایب خود را دارد، اما کاملاً منفی نیست.
در برخی موارد، کودکان بزرگسالی که زیاده روی را تجربه کرده اند، احساس می کنند که توسط والدین خود مورد محبت و مراقبت هستند. این احساسات عشق و مراقبت می تواند به نتایج مثبت در جنبه های خاصی از زندگی آنها کمک کند.
علاوه بر این، برخی از تحقیقات ارتباط بین زیادهخواهی والدین و نتایج مثبت، از جمله سطوح استرس پایینتر و افزایش رضایت از زندگی را پیدا کردهاند.
این ممکن است به محیط پرورشی و حمایتی نسبت داده شود که والدین زیادهروی اغلب ایجاد میکنند، که میتواند به کودکان کمک کند احساس امنیت و اعتماد به نفس کنند.
افکار نهایی
ایجاد تعادل در فرزندپروری برای تقویت رشد سالم و رفاه کودکان بسیار مهم است.
اگرچه فرزند پروری می تواند احساس عشق و امنیت را ایجاد کند، اما می تواند منجر به پیامدهای منفی ناخواسته مانند مهارت های ضعیف تصمیم گیری و عادات ناسالم شود.
والدینی که با مسائل حل نشده سر و کار دارند باید به جای استفاده از زیاده روی به عنوان وسیله ای برای کاهش احساس گناه خود به دنبال راه حل های مناسب باشند . هنگام حمایت از کودکان عزادار یا بیمار، روش های جایگزینی برای آرامش و راهنمایی پیدا کنید، مانند ارائه حمایت عاطفی، توجه و ارتباط آزاد.
یک رویکرد متعادل والدین شامل گرم بودن و پاسخگو بودن در عین تعیین مرزهای مناسب و تقویت استقلال است.
با ترکیب این عناصر، والدین می توانند یک محیط پرورشی ایجاد کنند که کودکانی شاد و سازگار را پرورش دهد که قادر به رویارویی با چالش های زندگی با انعطاف پذیری و اعتماد به نفس کودکان باشند.