مقالات روانشناسی

7 روش قدرتمند برای ارتقای رشد عاطفی اجتماعی کودکان

برای ارتقای رشد عاطفی اجتماعی کودکان، باید به سن، نیازها و توانایی‌های آن‌ها توجه کرد و فرصت‌های مختلفی برای توسعه این مهارت‌ها برای آن‌ها فراهم کرد. برخی از راهکارهای ارتقای رشد عاطفی اجتماعی کودکان شامل رفتارهای مثبت پدر و مادر، فعالیت‌های گروهی، بازی‌های اجتماعی و توانایی یادگیری از تجربیات خود و دیگران است.

رشد عاطفی اجتماعی چیست؟


توسعه اجتماعی عاطفی (SED) توانایی ایجاد و حفظ روابط مثبت با همسالان و بزرگسالان از طریق درک، بیان و تنظیم احساسات به گونه ای است که برای سن فرد از نظر اجتماعی و فرهنگی مناسب است.
رشد اجتماعی و عاطفی شامل مهارت های مختلف بین فردی و درون فردی است که برای عبور از چالش ها و انطباق با موقعیت های مختلف اجتماعی ضروری است. این شامل هر دو مهارت عاطفی خودگردان و دیگر گرا است.
SED چند وجهی است و نمی توان آن را به یک روش قطعی توصیف کرد.
برخی رشد اجتماعی و عاطفی را به عنوان مجموعه ای از ابزارهایی می دانند که یادگیری را ارتقا می دهند، در حالی که برخی دیگر آن را راهی برای ارتقای تاب آوری برای مقابله با استرس آسیب زا می دانند. برخی این را تمرینی برای شخصیت سازی می دانند، در حالی که برخی دیگر بر اهمیت مهارت های شناختی تاکید می کنند.

مهارت های شناختی

مهارت های شناختی به کارکردهای اجرایی مانند حافظه کاری، کنترل توجه، انعطاف پذیری روانی ، کنترل تکانه و برنامه ریزی اشاره دارد. آنها همچنین شامل باورها و نگرش هایی هستند که احساس فرد و رویکرد یادگیری و رشد را هدایت می کنند.

شایستگی عاطفی

شایستگی هیجانی توانایی درک، تنظیم و بیان احساساتی است که در یک فرهنگ خاص پذیرفته شده است. توانایی مدیریت و ابراز احساسات برای رشد سالم اجتماعی عاطفی نقش اساسی دارد.

صلاحیت اجتماعی

04
03
01
02
مشاوره آنلاین با بهترین متخصصان روانشناسی و روانپزشکی

شایستگی اجتماعی توانایی درگیر شدن در تعاملات اجتماعی مناسب با دیگران است. توانایی برآوردن نیازهای خود و در عین حال حفظ روابط مثبت با دیگران است.

چرا رشد اجتماعی عاطفی مهم است؟


رشد اجتماعی و عاطفی هسته اصلی رشد انسان است. داشتن مهارت در هر سه حیطه پیش بینی کننده بسیاری از پیامدهای مثبت از نوزادی تا بزرگسالی است.
توانایی تنظیم احساسات قوی به طور مناسب رفتارهای مخرب، پرخاشگری و سایر رفتارهای ناسازگار را کاهش می دهد . هوش هیجانی و موفقیت تحصیلی را ارتقا می دهد.
بیان صحیح عاطفی، احساسات مثبت و منفی نیز با مهارت های اجتماعی نوجوانان، رفتارهای اجتماعی مثبت و محبوبیت همبستگی بالایی دارد.
درک احساسات خود و ایجاد تعادل بین آن ها با احساسات دیگران، مهارت های بین فردی حیاتی است. کسانی که آگاهی اجتماعی دارند در ایجاد روابط سالم، حل تعارضات، تنظیم احساسات و تصمیم گیری مسئولانه اطمینان بیشتری دارند.
مهارت‌های اجتماعی-عاطفی قوی نیز به عنوان یک عامل محافظتی عمل می‌کند و از بروز مشکلات روانی جلوگیری می‌کند. آنها به جوانان کمک می کنند در مواجهه با چالش هایی که منجر به تاب آوری در شرایط استرس زا می شود، پایداری کنند.
کسانی که فاقد شایستگی های اجتماعی و عاطفی هستند، نه تنها در معرض آسیب شناسی روانی، بلکه در معرض مشکلات رفتاری کودک، عملکرد ضعیف تحصیلی، بزهکاری و اعتیاد به مواد هستند.

آمار


در سراسر ایالات متحده، تا 14.2٪ از کودکان زیر پنج سال از مشکلات عاطفی و اجتماعی رنج می برند که بر رشد، عملکرد و آمادگی مدرسه کودک تأثیر منفی می گذارد.در سال 2008، یتس و همکارانش گزارش دادند که تنها 40 درصد از کودکان مهدکودک مهارت‌های اجتماعی-عاطفی لازم برای موفقیت در یک محیط اجتماعی را دارند.

عوامل خطر


میخواهید در مورد 7 روش قدرتمند برای ارتقای رشد عاطفی اجتماعی کودکان مشاوره داشته باشید؟
همین حالا مشاوره بگیر

در سالهای اولیه ، سلامت عاطفی کودک آسیب پذیر است. با افزایش تعداد عوامل خطر، پیامدهای کودک بدتر می شود.
در اینجا برخی از عوامل خطر شناخته شده در رشد کودک آورده شده است.

فقر


  • قرار گرفتن در معرض خشونت جامعه
  • خشونت خانگی
  • شیوه های انضباطی متناقض و خشن
  • حوادث آسیب زا اخیر
  • تحصیلات پایین والدین
  • حمایت اجتماعی محدود از مادر
  • مصرف مواد والدین
  • بیماری سلامت روان والدین
  • کودک آزاری یا بی توجهی
  • نوزادان بسیار نارس (بارداری کمتر از 30 هفته یا وزن هنگام تولد کمتر از 1250 گرم)
  • عدم حساسیت مادر
  • محرومیت را لمس کنید

چگونه به رشد مهارت های عاطفی اجتماعی کودکان کمک کنیم


محققان خاطرنشان کرده اند که پنج سال اول زندگی کودکان به طور قابل توجهی بر رشد شناختی، رفتاری، اجتماعی و عاطفی آنها تأثیر می گذارد.
یادگیری عاطفی اجتماعی (SEL) مهارت‌های مختلفی را در بر می‌گیرد، اما برخی به عنوان بلوک‌های سازنده برای مهارت‌های پیچیده‌تر در آینده عمل می‌کنند.
همانطور که کودکان قبل از خواندن برای یادگیری باید خواندن را بیاموزند، قبل از اینکه بتوانند در مورد نحوه واکنش به موقعیت های چالش برانگیز قضاوت درستی کنند، باید یاد بگیرند که احساسات خود را تنظیم کنند.
این چارچوب کلی است که والدین و معلمان می توانند برای کمک به کودکان در توسعه مهارت های اجتماعی-عاطفی اولیه خود از آن پیروی کنند.

روابط نزدیک

مهارت های SEL کودکان ابتدا از طریق روابط والدین و فرزندان آنها ایجاد می شود. نوزادان با توانایی تنظیم احساسات خود به دنیا نمی آیند و مهارت های تنظیمی را در خلاء توسعه نمی دهند.
هم‌تنظیمی فرآیندی است که در آن والدین و فرزندان با یکدیگر تعامل دارند و احساسات را تنظیم می‌کنند. داشتن رابطه نزدیک والد-کودک این امکان را برای والدین فراهم می‌کند که از هم‌تنظیمی برای کمک به کودکان در ایجاد نظم عاطفی استفاده کنند.روابط در مدارس، هم با معلمان و هم با همسالان، می تواند توسعه اجتماعی و توسعه خود تنظیمی را ارتقا دهد.

لمس فیزیکی مثبت

برای نوزادان، کودکان پیش دبستانی و کودکان خردسال، لمس یا تماس فیزیکی راه موثری است که به آنها کمک می کند تا احساسات بزرگ خود را در هنگام کج خلقی تنظیم کنند.
تحقیقات نشان می دهد که در موقعیت های استرس زا، مانند جدایی فیزیکی یا در دسترس نبودن احساسی، لمس ناراحتی و بی نظمی ناشی از نوزاد را کاهش می دهد.
هنگامی که نوزادان نارس در طول مدتی که در انکوباتور بودند تماس پوست به پوست دریافت کردند، آستانه احساسات منفی آنها بالاتر بود. ضربان قلب آنها کمتر بود و گریه آنها به طور قابل توجهی کاهش یافت.

مربیگری احساسات

تنظیم حالات عاطفی مستلزم نظارت، تسهیل و مهار سطوح بالای احساسات مثبت و منفی است. این به کودک اجازه می دهد تا با استرس کنار بیاید، بر یادگیری اجتماعی تمرکز کند و به عملکرد مطلوب دست یابد.
باورها و رویکردهای والدین نسبت به عواطف خود بر نحوه تعامل آنها با فرزندان تأثیر می گذارد.
والدینی که ذهنیت مربیگری هیجانی دارند از احساسات منفی فرزندان خود به عنوان فرصت آموزشی استفاده می کنند. آنها به کودکان بزرگتر کمک می کنند تا از احساسات خود آگاه شوند و بفهمند که چگونه با موقعیت از طریق مربیگری احساسات مرتبط هستند.
در مربیگری هیجان، والدین به فرزندان خود گوش می دهند و با آنها همدلی می کنند، احساسات آنها را تأیید می کنند ، به آنها می آموزند که چگونه آن احساسات را نامگذاری کنند و به آنها می آموزند که چگونه مشکل را حل کنند.
توسعه آگاهی عاطفی به کودکان این امکان را می دهد که از نظر روانی از یک قسمت عاطفی فعلی فاصله بگیرند و در مورد آنچه احساس می کنند فکر کنند.

راهبردهای مقابله ای

همانطور که کودک رشد می کند، آنها می توانند به تدریج آنچه را که می آموزند در تنظیم مشترک برای تنظیم خود به کار گیرند. تغییر از هم‌تنظیمی به خود تنظیمی به تدریج اتفاق می‌افتد، نه ناگهانی.
در اینجا چهار راهبرد مؤثر برای افزودن به کارنامه مقابله با احساسات کودک بزرگتر آورده شده است . والدین همچنین می توانند از آنها برای تنظیم فرزندان خود استفاده کنند.

  • حواس پرتی – به عنوان مثال یک فعالیت جایگزین جذاب پیدا کنید
  • ارزیابی مجدد – به عنوان مثال به موضوع از زاویه ای متفاوت نگاه کنید
  • تسکین دهنده – به عنوان مثال نفس عمیق بکشید
  • اصلاح پاسخ – به عنوان مثال در مورد وضعیت فکر کنید و راهبردهای ممکن را ارائه دهید

نقش آفرینی (تظاهر به بازی)

مشخص شده است که بازی وانمودی با مهارت های تنظیم هیجان و مهارت های اجتماعی بهتر مرتبط است . 
درگیر شدن در ایفای نقش به کودکان اجازه می دهد تا مهارت های چشم انداز (تظاهر به شخص دیگری)، مهارت های ارتباطی (روابط تخیلی)، مهارت های حل تعارض (تظاهر به برخورد با مسائل زندگی روزمره) و مهارت های اجتماعی (موقعیت های اجتماعی را به گونه ای باور کنند) تمرین کنند. ).
با این حال، هیچ رابطه علّی یا مکانیسم روشنی شناسایی نشده است.
اگرچه مشخص نیست که آیا بازی وانمودی منجر به هوش هیجانی بیشتر در کودکان می شود یا خیر، به نظر نمی رسد برای آنها مضر باشد. در واقع مطالعات نشان می دهد که می تواند خلاقیت کودکان را افزایش دهد.

یادگیری عاطفی اجتماعی (SEL) در مدرسه

مهارت های اجتماعی و عاطفی را می توان با برنامه های SEL با کیفیت بالا پرورش داد.

استفاده از مداخلات SEL مبتنی بر شواهد در مدرسه بهبود قابل توجهی در مهارت‌های یادگیری اجتماعی و عاطفی، رفتار اجتماعی ، نگرش‌ها و عملکرد تحصیلی و همچنین کاهش پریشانی عاطفی و مشکلات رفتاری را نشان می‌دهد.

جو مثبت مدرسه

تلاش های SEL می تواند از طرق مختلف بر زمینه های گسترده و سیستماتیک مدرسه تأثیر بگذارد، اما یکی از راه های قابل مشاهده و ثمربخش، تأثیرگذاری بر فرهنگ و جو مدرسه است.فرهنگ و آب و هوای یک مدرسه لحن و تمرکز روابط و تعاملات بین معلمان و دانش آموزان را تعیین می کند.انتظارات مدرسه از رفتار (مثلاً استفاده از زبان محترمانه در همه حال و نشان دادن مهربانی با دیگران) می تواند تأثیر قابل توجهی بر آب و هوای مدرسه داشته باشد. تلاش مداوم برای ایجاد روابط دلسوزانه بین دانش آموزان و کارکنان نیز می تواند تأثیر مثبتی بر آب و هوای مدرسه داشته باشد.

نبایدهای اجتماعی عاطفی


چندین روش سنتی والدینی که اجداد ما آنها را مؤثر می دانستند، نادرست بودن آنها توسط تحقیقات ثابت شده است. در اینجا برخی از مواردی که نباید در کمک به کودکانمان برای توسعه ظرفیت‌های اجتماعی-عاطفی‌شان آورده شده است.

اجازه دادن به آنها “خود آرام کنند”

مطالعات نشان می دهد که والدین برای رشد مهارت های اجتماعی و عاطفی کودکان بسیار مهم است.
با اتخاذ یک سبک فرزندپروری گرم و پاسخگو، والدین می توانند به پایگاهی امن تبدیل شوند و به کودکان کمک کنند تا دلبستگی های ایمن ایجاد کنند.
به عنوان مثال، یک کودک نوپا ممکن است با خوشحالی در حال حل یک پازل باشد تا زمانی که متوجه شود که دو قطعه باقی مانده با هم هماهنگ نیستند. مراقب اصلی او ممکن است راه حلی ارائه دهد یا سعی کند احساسات منفی او را در پاسخ به ناامیدی او کاهش دهد.
واکنش مداوم والدین به استرس عاطفی کودک می تواند احساس امنیت در رابطه و توانایی او را در تنظیم احساساتش افزایش دهد.
کودکان در نهایت یاد می‌گیرند که از طریق فرآیند هم‌تنظیمی خود را آرام کنند. با این حال ، توانایی خود تسکین دهنده از هوا بیرون نمی آید.
“یاد بگیرند که به تنهایی خود را آرام کنند” مانند این است که کودک را بدون راهنمایی رها کنید تا “شنا یاد بگیرد”. آنها ممکن است شنا را یاد بگیرند، یا ممکن است غرق شوند.

سخت‌تر کردن آنها با استفاده از فرزندپروری مستبدانه

همچنین بخوانید:

هنگامی که به عنوان شیوه ترجیحی انضباط مورد استفاده قرار می گیرد، والدین قدرتمندانه تأثیرات نامطلوبی بر شایستگی های عاطفی اجتماعی کودکان دارد.
انضباط خشن تأثیر منفی بر رفتار و رشد عاطفی کودک دارد، در حالی که الگوهای مقتدرتر اما کمتر مستبدانه با نتایج بهتری برای کودک همراه است.

والدین سخت‌گیرانه علاوه بر اینکه به کودک کمک نمی‌کند خودتنظیمی کند، می‌تواند منجر به پیامدهای منفی از جمله بدتر شدن سلامت جسمی و روانی شود.

سلامت روان خود را نادیده بگیرید

سلامت روان والدین به طور مستقیم بر رشد اجتماعی و عاطفی فرزندانشان تأثیر می گذارد. اگر والدین استرس دارند یا از مسائل مربوط به سلامت روان رنج می برند، ممکن است ارائه حمایت عاطفی پاسخگو، حساس و حساس برای فرزندانشان برای آنها دشوار باشد.کسانی که با مشکلات روانی دست و پنجه نرم می کنند یا در مواجهه با مشکلات عاطفی فرزندشان مشکل دارند باید در اسرع وقت به دنبال کمک حرفه ای باشند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *