مقالات روانشناسی

مروری بر نظریه روان درمانی آدلری

در بحث پیشین به معرفی و بررسی نظریه روانشناسی فردنگر آلفرد آدلر پرداختیم. مطالبی که اکنون برای شما آماده شده است در رابطه با شیوه روان درمانی آدلری است. در این مطالب درباره روند کلی درمان، فنون مورد استفاده و روش­های مورد استفاده برای سنجش و تحلیل مراجعان صحبت خواهیم کرد. پیشاپیش از توجه شما سپاسگزاریم.

  • معرفی رویکرد روان درمانی آدلری
  • سنجش و ارزیابی در رویکرد آدلری
  • اشتباهات بنیادی
  • فنون مورد استفاده در رویکرد آدلری

معرفی رویکرد روان درمانی آدلری

طی سالیان گذشته محققین و درمانگران بسیاری به مطالعه و بررسی روش روان درمانی آدلر پرداخته و از آن سود جسته­اند. از این نظریه و روش درمانی می­توان برای بهبود یا تخفیف مشکلات شخصی افراد و مسائلی که باعث نگرانی آنان می­شود بهره برد. امروزه بسیاری از افرادی که به نوعی با سلامت روان و رفتار افراد سر و کار دارند خصوصاً در حوزه­های مشاوره، روانشناسی و آموزش از سیستم روانشناسی آدلری برای کمک بهه مراجعین خود استفاده می­کنند و هنوز هم به این تعداد افزوده می­شود.

درمان آدلری رویکردی روانی- آموزشی، حال- آینده محور و کوتاه مدت است و آشکارا ادراک­های شناختی و سیستمی را یکپارچه می­کند. بنابر نظریه آدلر نداشتن جسارت، احساسات کاذب و بیش­ از حد برتری و فقدان یا عدم تکامل و رشد علاقه اجتماعی علل ایجاد آسیب روانی اند. بنابراین می­توان به سادگی دریافت که هدف یک درمانگر آدلری اینست که به مراجع خود کمک کند تا جسارت خود را افزایش دهد، احساسات حقارت خود را کاهش دهد و درنهایت علاقه اجتماعی را در خود و در هر یک از سه زمینه عشق جنسی، روابط دوستی و کار رشد دهد. علیرغم اینکه این فرایند ممکن است ساده به نظر برسد، انجام این کار تلاش بسیار می­طلبد زیرا مراجعین در طی فرایند درمان مقاومت کرده و به اعتقادات و ادراک های آرام بخش پیشین خود می­چسبند. آدلر به عنوان راهی برای غلبه بر این مشکل سعی می­کرد بیماران را وادار به بررسی اهداف خود کرده و آن­ها را متوجه نقش کلیدی­شان در دچار شدن به مشکلاتی که گریبانگیر آن­هاست کند. وی گاهی برای رسیدن به این مقصود از بیماران می­پرسید که اگر در همان لحظه آن­ها را مداوا کند چه خواهند کرد؟ جمله ای که آدلر معمولا استفاده می­کرد این بود که “هر کسی می­تواند هر کاری انجام دهد”، البته به استثناء مواردی که فرد به علل گزیرناپذیر مانند وراثت دچار محدودیت­هایی شود. او همواره بر این نکته تأکید میکرد که دارایی­های ما مهم نیستند، بلکه طرز استفاده ما از این دارایی­ها است که اهمیت دارد. دیگر روش مورد استفاده توسط آدلر شوخی و ایجاد صمیمیت بین خود و بیمارانش بود. او بر این عقیده بود که چنین جهت گیری یعنی نگرش دلسوزانه و صمیمانه درمانگر به مراجعان در افزایش جرأت و عزت نفس مراجعان کمک شایانی خواهد کرد و آنان نرغیب خواهند شد تا  علاقه اجتماعی را در خود پرورش دهند.

آدلر هم­چنین مبدع نوعی روش درمانی جدید نیز بود. در واقع، وی معتقد بود تا لازم است که کودکان مشکل آفرین در حضور والدین و معلمان خود فرایند درمان را طی کرده بهبود یابند. در نظر او کودکان در حضور دیگران، آسان­تر به این موضوع که مشکلات آن­ها اجتماعی هستند پی خواهند برد. از سویی چنین کودکانی از بزرگسالانی که در کنار آن­ها زندگی می­کند پیام علاقه­مند بودن به خود و مورد علاقه واقع شدن را دریافت می­کنند و این ادراک علاقه بزرگسالان نسبت به خود به آنان کمک خواهد کرد تا علاقه یا احساس اجتماعی خود را گسترش داده یا تقویت کنند. از سوی دیگر، آدلر در برخورد خود با والدین نیز محتاطانه عمل می­کرد و همواره مراقب بود تا آنان را به علت بدرفتاری­شان با فرزند­شان سرزنش و شماتت نکند. او می­خواست تا بدین طریق والدین را برانگیزاند که نگرش خود را نسبت به فرزندشان تغییر دهند.

04
03
01
02
مشاوره آنلاین با بهترین متخصصان روانشناسی و روانپزشکی

آدلر معتقد بود درمانگر می­بایست جهت و هدف رواندرمانی را تعیین کند اما این امر با نگرشی دوستانه و آسان­گیرانه نسبت به بیمار همراه بود. وی با بیماران همدلی می­کرد و به موعظه اخاقی علاقه­ای نداشت. در نظر او رابطه­ای که انسان­ها با یکدیگر برقرار میکنند ارزشمند است. رابطه آدلر با بیماران نقطه شروعی برای رشد علاقه اجتماعی مراجع بود. پس از آن بود که با برانگیخته شدن علاقه اجتماعی و پیشرفت آن، سعی می­شد این علاقه به سایر روابط زندگی مانند روابط با اعضای خانواده، دوستان و همکاران منتقل ­شود.

نکته قابل توجه دیگر اینست که آدلر این امکان را به بیماران می­داد که روش درمانی خود را انتخاب کنند. در واقع افراد ممکن است استفاده از تکنیک های شناختی یا استفاده از روش های متمرکز بر مشکل را ترجیح دهند. در اینصورت مراجع مجبور نخواهد بود که خود را با شیوه مورد قبول درمانگر وفق دهد بلکه این درمانگر است که اجازه دارد تا بر اساس وضعیت، انتظارات و ترجیحات شخصی مراجعان روش درمانی را تغییر دهد.

می­توان روش روان درمانی آدلری را به این مراحل تقسیم کرد:

  • در طول درمان بیمار می­تواند درباره اهداف غلط خود آموزش ببیند.
  • این فرد با درک اهداف غلطی که برای خود مشخص کرده است می­تواند الگوهای مشخصی را نیز در انگیزه­هایشان شناخته و نسبت به رفتار خود به بینش دست یابد.
  • ممکن است رفتار جدیدی که بیمار از خود نشان می­دهد موثر تر از رفتار پیشین باشد، بنابراین او خواهد توانست منطق قبلی خود را با حس مشترک جدیدی جایگزین کند.
  • با رشد حس مشترک جدید، مراجع علاقه یا احساس اجتماعی بیشتری نشان خواهد داد و در نتیجه احساس تعلق خواهد کرد.
  • این احساس تعلق که به معنی برابری با دیگران است باعث خواهد شد تا بیمار نسبت به هر چیزی احساس بهتری نیز داشته باشد.
  • در آخر احساس بهتر بیمار درباره چیزهای مختلف به او احساس شجاعت کافی جهت ریسک کردن را می­دهد حتی اگر بنا به اشتباه کردن باشد.

میخواهید در مورد مروری بر نظریه روان درمانی آدلری مشاوره داشته باشید؟
همین حالا مشاوره بگیر

در بحث مربوط به رابطه درمانی نیز باید گفت پیروان آدلر در تلاشند تا روابط خود با مراجعان را همواره با احترام و اعتماد توام همراه کنند. برای نیل به این مقصود لازم است تا اهداف بیماران و درمانگران یکی گردد زیرا تفاوت در اهداف باعث مقاومت مراجعان در برابر پیشرفت خواهد شد. در بسیاری مواقع لازم است تا درمانگران اهداف درمانی مناسب را به بیماران آموزش دهند. هم­چنین دلگرم کردن نیز در روش روان درمانی آدلری فرایند مهمی به حساب می­آید و باید در سرتاسر درمان ادامه یابد.

از سویی اکثر افعال انسان نیز بامعنا تلقی می­شود، کنش­هایی مانند نحوه ورود بیمار به مطب، طرز نشستن و سوالات وی و حتی شیوه حرکات چشم­ها. در غالب مواقع بیماران به استفاده از حربه هایی چون بازی کردن و مانع تراشی بر سر راه درمان روی می­آورند زیرا مشکلاتی که آنان را به سمت دریافت درمان سوق داده­اند در رابطه درمانی آنان با درمانگران نیز نمود پیدا خواهند کرد. درمانگران نباید با این خرابکاری ها برخورد شدیدی داشته باشند و درعوض لازم است در صورت امکان آن را نادیده گرفته یا به نحوی آموزنده بیمار را متوجه آن کنند.

جلسه روان درمانی آدلری

سنجش و ارزیابی در رویکرد آدلری

در روش آدلر سنجس، از اولین لحظه شروع ارتباط و ورود بیمار شروع می­شود. جلسات ابتدایی برای آدلرین­ها مهم است زیرا غالب آن­ها در این جلسات مشاهدات زیادی روی بیمار انجام می­دهند. برخی از پیروان آدلر تمایل دارند تا بطور غیر رسمی مراجعان خود را بسنجند در حالی که سایرین نیز طرفدار سنجش رسمی بوده و از آزمون­های فرافکن، پرسشنامه های سبک زندگی یا مصاحبه‌های استاندارد بهره میبرند.

مسائل اساسی در ارزیابی: بنابر نظر لمباردی 8 روش که آدلرین­ها برای ارزیابی مراجعان به­کار می‌برند عبارتند از:

  • اطلاعات تاریخچه­ای کیس
  • مصاحبه­های روانشناسی
  • رفتار بیانی
  • سنجش روانشناسی
  • منظومه خانواده
  • خاطرات اولیه
  • دسته بندی
  • سمپتوم­ها.

همانطور که پیشتر گفته شد درمانگران پیرو آدلر از روش­های مختلف رسمی و غیر رسمی برای جمع آوری اطلاعات در خصوص بیماران استفاده می­کنند.

  • اشتباهات بنیادی

منظور از خطاهای بنیادی جنبه های خود تخریب کننده در سبک زندگی فرد است. در نظر آلفرد آدلر این خطاها نقطه مقابل علاقه اجتماعی و شامل اجتناب یا کناره­‌گیری از دیگران، خودخواهی یا قدرت طلبی‌اند. این خطاها توسط موزاک به طور مناسبی دسته بندی شده‌اند که در زیر به بیان آن می­پردازیم.

  1. حکم­های کلی: این حکم ها جملاتی هستند که شامل کلماتی هم­چون همه، هرگز، هر کس و هر چیز هستند. به عنوان مثال ممکن است فردی بگوید همه باید مرا دوست داشته باشند.
  2. اهداف امنیتی غلط یا غیرممکن: در این مورد فرد، دیگران و به طور کلی جامعه را در مقابل و علیه خود می­بیند و این امر باعث ایجاد احساس اضطراب در وی می­شود.
  3. برداشت­های غلط در مورد زندگی و الزامات زندگی: بر اساس این نوع اشتباهات بنیادی فرد برداشت­های اشتباهی را درباره زندگی شکل خواهد داد. مثلا زندگی خیلی سخت است.
  4. خوار کردن یا بی­ ارزش جلوه دادن خود.
  5. ارزش­های اشتباه: این خطای بنیادی نیز عمدتاً با رفتار رابطه دارد. به طور مثال، اگر بخواهی کارت انجام شود باید تقلب کنی.
  • فنون مورد استفاده در رویکرد آدلری

چنانکه انتظار می­رود آدلرین­ها از فنون مختلفی نیز برای کمک به بیماران و درمان آن­ها بهره می­برند که در زیر به اختصار این فنون را توضیح خواهیم داد.

  • جهت گیری دوباره: با استفاده از این فن بیماران سعی می­کنند تا عقاید و رفتارهای خود را تغییر دهند تا به اهداف درمانی تعیین شده دست یابند.
  • فوریت: در واقع فورت اشاره به این دارد که بیماران قادر باشند تا در هر لحظه از درمان، تجربه خود را ابراز نمایند.
  • دلگرمی دادن: دلگرمی دادن به دو صورت مفید واقع می­شود. در روش اول، دلگرمی موجب برقراری رابطه شده و این امکان را به درمانگر می­دهد که بتواند سبک زندگی مراجع را بسنجد. در روش دوم نیز می­تواند زمینه ساز تغییرات و اقدامات لازم در مرحله جهت گیری دوباره باشد.
  • طوری عمل کن که گویی: چنانکه از نام این تکنیک پیداست، بیمار باید کاری را که از شکست در آن واهمه دارد انجام دهد. درمانگر از بیمار خواهد خواست که طوری عمل کند که گویی موفق خواهد شد.
  • ملزم کردن خود: این فن می­تواند بسیار مشکل باشد زیرا رفتارهای نادرست معمولاً در طول زندگی آنان بارها تکرار شده‌اند و بیمار به انجام آن­ها عادت کرده است، بنابراین نیازمند تلاشی مضاعف از سوی او برای تغییر آن خواهد بود.
  • سوال: این فن توسط آدلر به این منظور به کار می­رفت که مشخص شود فرد مورد نظر مشکلات فیزیولوژیک دارد یا مشکلات روانشناختی.
  • تف انداختن در غذای مراجع: در این فن درمانگران رفتارهای بیماران را بررسی کرده و با اظهار نظرهای خود سعی در کاهش دلپذیر بودن و جذابیت آن رفتار ها دارند. مثلا در مورد والدی که زندگی خود را به موفقیت فرزندش اختصاص داده و هدفی برای خود ندارد گفته می­شود: اینکه هیچ هدفی که مربوط به پیشرفت خودت شود در زندگی نداری اصلاً جالب به نظر نمی­رسد.
  • به دام نیفتادن: همانطور که گفته شد بیماران به برخی رفتارهای خود تخریب‌کننده­شان می‌چسبند و سعی دارند درمانگر را نیز وادارند تا طبق خودپنداره‌های آنان با ایشان رفتار کنند. درمانگران باید هوشیار بوده و از افتادن در این دام دوری کنند.
  • فن تکمه­ای: در این فن از مراجعان خواسته می­شود تا چشمان خود را بسته و واقعه­ای خوشایند را همراه با تمام احساسات لذت‌بخش مربوط به آن تصور کند. در این هنگام از آنان می­خواهد تا به مساله‌ای ناخوشایند فکر کنند. پس از مدتی مجدداً از بیماران درخواست می­شود که صحنه خوشایند اولیه را تجسم کنند. هدف از این کار این است که بیماران متوجه شوند می­توانند با تغییر دادن موضوعاتی که در حال فکر کردن به آن­ها هستند، احساسات خود را نیز تغییر دهند.
  • قصد تناقضی: در این فن فرد بیمار باید تمام تلاش خود را به کار گیرد تا نشانه­هایی را که از آن­ها هراس دارد تشدید کنند. به عنوان مثال فردی که از عرق کردن جلوی جمع نگران است باید سعی کند تا هرچه بیشتر در حضور دیگران عرق کند. آدلر نام این راهبرد را تجویز نشانه و درایکورس نام آن را ضد توصیه گذاشته‌اند.
  • تعیین تکلیف و تعهد: در اینجا درمانگر و بیمار سعی می­کنند در انجام برخی امور توافق کنند و سپس بهترین راه حل یعنی راهی که کوتاه و با احتمال موفقیت بیشتر باشد انتخاب می­شود. لازم است بیمار راه انتخاب شده را انجام دهد و در صورتی که نتیجه دلخواه به دست نیامد به همراه درمانگر تغییراتی را در آن ایجاد کند.
  • تکلیف منزل: درمانگران پیرو آدلر در اکثر مواقع تکالیفی را برای انجام در منزل به بیماران محول می­کنند. این تکلیف­ها ساده‌اند و بین جلسات انجام می­شوند. ممکن است درمانگر بخواهد هر هفته تکالیفی را به بیمار واگذار کند.

کتاب درمانی نیز فرایندی است که در روش آدلر به کار می­رود. با این روش دستیابی فرد به آگاهی بیشتر درباره سبک زندگی خود تسریع خواهد شد.

همچنین بخوانید:

دروغگویی در کودکان: چرا بچه‌ها دروغ می‌گویند؟

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *