مقالات روانشناسی

علت، علائم و درمان افسردگی مزمن (دیس‌تایمی)

تا به حال احساس کرده‌اید که برای روزها و هفته‌ها از انگیزه خود محروم شده‌اید؟ یا به نظرتان هیچ چیز نمی‌تواند شما را مانند گذشته خوشحال کند؟ ممکن است این احساس را به خود یا شرایط زندگی‌تان نسبت دهید، اما احتمالاً با افسردگی مزمن مواجه شده‌اید. افسردگی مزمن، که به نام‌های دیستایمی یا افسرده‌خویی هم شناخته می‌شود، یک نوع افسردگی است که با علائمی خفیف‌تر و طولانی‌مدت همراه است. این مسئله، با وجود جدیت اختلال روانی، به دلیل علائم خفیف‌تر و طولانی‌مدت آن، گاهاً به اشتباه نادیده گرفته می‌شود.

در این مقاله، با علائم افسردگی مزمن آشنا می‌شویم، به روش‌های تشخیص و درمان پرداخته، علل ظهور آن را بررسی می‌کنیم و راه‌های پیشگیری از آن را بررسی می‌نماییم. امیدواریم با افزایش آگاهی درباره این موضوع، افراد بیشتری به درستی به این اختلال روانی نگاه کرده و از راهکارهای موثر در مقابله با آن بهره‌مند شوند.

افسردگی مزمن یا دیس‌تایمی چیست؟

افسردگی مزمن یا دیس‌تایمی نوعی اختلال خلقی است که با احساس غم، ناامیدی و خستگی مداوم مشخص می‌شود. این اختلال حداقل دو سال طول می‌کشد و در طول آن، فرد دچار تغییراتی در الگوهای خواب و اشتها، کاهش انگیزه و انرژی، و مشکلات تمرکز و تصمیم‌گیری می‌شود.
افسردگی مزمن می‌تواند تأثیر قابل توجهی بر زندگی فرد داشته باشد و باعث مشکلاتی در زمینه شغلی، تحصیلی، روابط اجتماعی و سلامت جسمانی شود. اگر فکر می‌کنید ممکن است به افسردگی مزمن مبتلا باشید، حتماً به پزشک یا روان‌پزشک مراجعه کنید.

همچنین بخوانید: انواع افسردگی چیست؟

شیوع اختلال افسرده‌خویی چقدر است؟

04
03
01
02
مشاوره آنلاین با بهترین متخصصان روانشناسی و روانپزشکی

شیوع اختلال افسرده‌خویی (Depressive Disorders) به شدت و نوع اختلال وابسته به منطقه، جمعیت مورد مطالعه، و روش‌های تشخیصی متفاوت است. اطلاعات دقیق و به‌روز در این زمینه بر اساس تحقیقات جدید ممکن است متغیر باشد. در سال‌های گذشته، تخمین‌ها نشان داده‌اند که افسرده‌خویی یکی از اختلالات روانی شایعترین در جهان است.
به‌طور کلی، افسرده‌خویی در دسته‌های مختلف سنی و جنسیتی قابل مشاهده است. طبق گزارش سازمان بهداشت جهانی، در سال 2020، افسرده‌خویی به عنوان یک اختلال شایع در جوامع به شمار می‌رفته و افراد از تمام نقاط جهان را درگیر می‌کند. این اطلاعات می‌تواند با توجه به پیشرفت تحقیقات و ثبت دقیق‌تر اطلاعات در آینده تغییر یابد.
مهم است بدانید که اطلاعات در این زمینه ممکن است بر اساس فرهنگ، جوامع مختلف و شرایط اقتصادی متفاوت باشد. همچنین، افراد ممکن است به دلیل عدم گزارش علائم یا عدم جستجوی کمک در برخورد با این اختلال، به صورت غیررسمی و غیرثبت‌شده با مشکل مواجه شوند.

علت و عوامل خطر افسردگی مزمن

افسردگی مزمن یک اختلال پیچیده است که علت آن به تنهایی مشخص نشده است و معمولاً به ترکیبی از عوامل مختلف بازمی‌گردد. در زیر، عوامل خطر و علل ممکن برای افسردگی مزمن ذکر شده‌اند:

  1. عوامل ژنتیک و خانوادگی: وجود افراد در خانواده با سابقه افسردگی مزمن می‌تواند افراد را به این اختلال در معرض خطر بیشتری قرار دهد. عوامل ژنتیک نیز نقشی در افسردگی ممکن دارند.
  2. تاریخچه زندگی و تجربیات: رویدادها و تجربیات تلخ یا ناخوشایند در گذشته، به خصوص در دوران کودکی و نوجوانی، می‌توانند به عنوان عوامل مؤثر در ایجاد افسردگی مزمن عمل کنند.
  3. فشارهای اجتماعی و فرهنگی: مسائل اقتصادی، اجتماعی، یا فرهنگی نیز می‌توانند به عنوان عوامل موثر در افسردگی مزمن باشند. استرس‌های مرتبط با کار، تحصیلات، روابط اجتماعی و فشارهای اجتماعی ممکن است نقش مهمی در ایجاد افسردگی داشته باشد.
  4. مشکلات فیزیکی: برخی از مشکلات فیزیکی مانند بیماری‌های مزمن، درد مزمن، یا اختلالات خواب ممکن است باعث افسردگی مزمن شوند یا این افسردگی را تشدید کنند.
  5. اختلالات شخصیتی: برخی از اختلالات شخصیتی نیز ممکن است با افسردگی مزمن همراه باشند یا آن را تشدید کنند.
  6. استفاده از مواد مخدر و الکل: مصرف مواد مخدر و الکل نقشی در افسردگی مزمن دارند و ممکن است این مواد باعث افزایش عوارض افسردگی شوند.
  7. اختلالات همراه روانی: وجود اختلالات دیگر همراه با افسردگی، مانند اضطراب یا اختلالات خوردن، ممکن است افسردگی را تشدید کنند.
  8. فاکتورهای نوروبیولوژیکی: نواحی مختلف مغز و نوروترانسمیترها می‌توانند در بروز افسردگی مزمن نقش داشته باشند.

توجه به این نکات مهم است که هر فردی ممکن است تحت تأثیر عوامل مختلفی قرار گیرد و عوامل متعددی در ایجاد افسردگی مزمن نقش داشته باشند. همچنین، ترکیب مختلف این عوامل برای هر فرد می‌تواند متفاوت باشد.

میخواهید در مورد علت، علائم و درمان افسردگی مزمن (دیس‌تایمی) مشاوره داشته باشید؟
همین حالا مشاوره بگیر

علائم دیس‌تایمی

علائم دیستایمی یا افسردگی مزمن ممکن است به طور کلی خفیف‌تر از افسردگی ماژور باشد، اما به دلیل مداوم بودن آنها، می‌توانند بر کیفیت زندگی فرد تأثیر گذار باشند. در زیر، برخی از علائم رایج دیستایمی ذکر شده‌اند:

  1. افسردگی مداوم: حالت مزمن افسردگی و احساس کمرنگی یا بی‌انگیزگی که برای مدت زمان طولانی، معمولاً دو سال یا بیشتر، ادامه دارد.
  2. انرژی کم: احساس خستگی، کاهش انرژی، و عدم توانایی در انجام فعالیت‌های روزمره.
  3. کاهش اعتماد به نفس: افراد مبتلا به دیستایمی ممکن است احساس کمبود اعتماد به نفس و تاثیرگذاری خود را تجربه کنند.
  4. مشکلات در تصمیم‌گیری: دشواری‌ها در تصمیم‌گیری و تمرکز کمتر معمولاً به علت افسردگی مزمن حاصل می‌شود.
  5. تغییرات در خواب: افراد ممکن است مشکلات در خواب داشته باشند، شامل خواب زیاد یا کم، بیداری شبانه، یا خستگی بعد از خواب بلند.
  6. تغییرات در اشتها: افراد ممکن است تغییرات در اشتها تجربه کنند، از جمله افزایش وزن یا کاهش وزن بیش از حد.
  7. آشفتگی عاطفی: افت مزاج، تغییر در علاقه به فعالیت‌های روزمره، و افکار منفی مداوم نیز به علائم دیستایمی مرتبط هستند.
  8. تحلیل منفی و پیش‌بینی ناامیدکننده: دیدگاه‌های منفی نسبت به خود، زندگی، و آینده ممکن است افراد را به ناامیدی و بی‌اعتمادی سوق دهد.
  9. ترس از ارتباطات اجتماعی: افراد مبتلا به دیستایمی ممکن است اجتناب از فعالیت‌های اجتماعی یا اختلال در روابط اجتماعی را تجربه کنند.

هر فرد ممکن است علائم مختلف داشته باشد، و این علائم می‌توانند درجه و شدت مختلفی داشته باشند. اگر کسی احساس می‌کند که ممکن است به افسردگی مزمن مبتلا شده باشد، مشاوره حرفه‌ای را جستجو کرده و از تخصصی که به این امور متعلق دارد، کمک بگیرد.

Sad little girl standing in front of a brick wall

چه کسانی بیشتر مبتلا می‌شوند؟

افرادی که بیشتر ممکن است به افسردگی مزمن مبتلا شوند، می‌توانند افرادی با ویژگی‌ها و شرایط خاص باشند. طبق تحقیقات، دیستایمی (افسردگی مزمن) احتمالاً بیشتر زنان را نسبت به مردان تحت تأثیر قرار می‌دهد و این اختلال به طور معمول پس از دوران بلوغ افراد ظاهر می‌شود. افسردگی مزمن همچنین ممکن است در اوایل بزرگسالی به اوج برسد.
توجه به این نکته مهم است که هر فردی می‌تواند در طول زندگی خود به افسردگی مزمن مبتلا شود و این اختلال تنها به جنسیت و سن محدود نمی‌شود. هرچند که زنان و افراد در دوران بزرگسالی بیشتر به این اختلال در معرض خطر هستند، اما تأثیر گذاری عوامل فردی، خانوادگی، اجتماعی، و فرهنگی نیز بسیار حائز اهمیت است.

حتما بخوانید: راه‌های مقابله با افسردگی بدون استفاده از داروها در خانه!

تشخیص افسردگی مزمن

تشخیص افسردگی مزمن عمدتاً بر اساس تاریخچه بالینی، علائم فرد، و ارزیابی توسط یک حرفه‌ای در زمینه سلامت روان صورت می‌گیرد. در اینجا چند مرحله برای تشخیص افسردگی مزمن آورده شده‌اند:

  1. مصاحبه با فرد: مشاوره با یک متخصص سلامت روان یا روان‌پزشک برای گفت‌وگو در مورد تجربیات، علائم، و تاریخچه زندگی فرد انجام می‌شود. این مصاحبه برای درک بهتر از وضعیت روانی و عواملی که ممکن است باعث افسردگی شوند، حائز اهمیت است.
  2. استفاده از ابزارهای ارزیابی: برخی از ابزارهای استاندارد ارزیابی مانند پرسشنامه‌های افسردگی می‌توانند مورد استفاده قرار گیرند. این ابزارها به متخصص کمک می‌کنند تا شدت و طولانی مدت بودن علائم را سنجیده و تشخیص دقیق‌تری از وضعیت افراد ارائه دهند.
  3. بررسی علائم مختلف: متخصص ممکن است علائم فیزیکی و علائم روحی مختلفی را بررسی کند. مانند تغییرات در خواب و اشتها، احساسات فراوان یا کم، افکار منفی و پیش‌بینی ناامیدکننده، و نوع رفتارهای اجتماعی.
  4. استبعاد بیماری‌های فیزیکی: چون برخی از بیماری‌های فیزیکی می‌توانند به عنوان علائم افسردگی مزمن ظاهر شوند، اطمینان از عدم وجود مشکلات جسمی مهم است. برخی از آزمایش‌ها و تست‌های پزشکی ممکن است مورد استفاده قرار گیرد.
  5. استنتاج و تشخیص: پس از مطالعه موارد مختلف و اطلاعات جمع‌آوری شده، متخصص به تشخیص نهایی می‌رسد. این تشخیص به تعداد و شدت علائم، مدت زمان حفظ علائم، تأثیر بر کیفیت زندگی، و احتمال وجود علل فیزیکی یا روانی مرتبط بازمی‌گردد.

درمان افسردگی مزمن عمدتاً شامل مداخلات روان‌شناختی، مشاوره، داروها، و تغییرات در سبک زندگی می‌شود. مهم است که هر فرد با افسردگی مزمن به همراه یک تیم درمانی متخصص کار کند تا بهبود بهتری را تجربه کند.

درمان افسردگی مزمن

درمان افسردگی مزمن به عنوان یک چالش چندرویی، علاوه بر تجویز داروها، بیشترین اثربخشی را از ترکیب روش‌های مختلف بهره می‌برد. مداخلات روان‌شناختی، از جمله مشاوره فردی و گروهی، به کمک بهبود دیدگاه فرد نسبت به خود و زندگی، تسهیل در مدیریت استرس، و آموزش مهارت‌های مقابله با علائم، می‌پردازد. همچنین، داروهای ضد افسردگی معمولاً تجویز می‌شوند تا تعادل شیمیایی مغز را بهبود بخشند. تغییرات در سبک زندگی از قبیل ورزش منظم، تغذیه سالم، و خواب به موقع نیز می‌توانند به عنوان تکنیک‌های مکمل درمانی مؤثر باشند. همچنین، حمایت اجتماعی از طریق خانواده، دوستان، و گروه‌های حمایتی نیز نقش مهمی در ایجاد حالت بهبود یافته برای افراد مبتلا به افسردگی مزمن دارد. ترکیب این روش‌ها با توجه به نیازها و شرایط هر فرد، می‌تواند بهبود مستمری در کیفیت زندگی و مدیریت افسردگی مزمن ایجاد کند.

عوارض دیس‌تایمی

عوارض دیستایمی یا افسردگی مزمن ممکن است بر کیفیت زندگی فرد تأثیر گذار باشد و در طولانی مدت، انگیزه، انرژی، و حالت عمومی روانی و جسمی را تحت تأثیر قرار دهد. برخی از عوارض و اثرات جانبی دیستایمی شامل موارد زیر می‌شوند:

  • کاهش کیفیت زندگی: افراد مبتلا به دیستایمی ممکن است با کاهش علاقه به فعالیت‌ها و تفریحات، مشکلات در روابط اجتماعی، و افزایش احساس تنهایی مواجه شوند.
  • تأثیر بر کارکرد روزمره: از دست دادن انگیزه و انرژی می‌تواند منجر به کاهش عملکرد در کار و تحصیلات، تاخیر در انجام وظایف روزانه، و افزایش دشواری در تصمیم‌گیری شود.
  • مشکلات در خواب: اختلالات در الگوهای خواب ممکن است شامل خواب زیاد یا کم، بیداری شبانه، و یا عدم توانایی در احیانا خواب باشد.
  • تغییرات در وزن: افراد مبتلا به دیستایمی ممکن است تغییرات در اشتها تجربه کنند که منجر به افزایش وزن یا کاهش آن شود.
  • اختلال در تمرکز و حافظه: افسردگی مزمن می‌تواند تأثیر منفی بر حافظه و تمرکز داشته باشد.
  • عوارض جسمی: دیستایمی نه تنها بر ابعاد روحی، بلکه بر سلامت جسمی نیز تأثیر گذار است. افراد ممکن است با درد و مشکلات جسمی مواجه شوند که به عنوان علائم جانبی این اختلال محسوب می‌شوند.
  • اندوخته شدن در افکار منفی: دیستایمی ممکن است باعث تشدید افکار منفی، پیش‌بینی‌های ناامیدآور، و احساس بی‌ارادگی شود.
  • خطرات اجتماعی: افسردگی مزمن می‌تواند به دلیل کاهش فعالیت‌های اجتماعی، انزوا، و مشکلات در روابط با دیگران، خطرات اجتماعی را افزایش دهد.

تشخیص و مداخلات به موقع توسط حرفه‌ای در حوزه سلامت روان اهمیت دارد تا اثرات منفی دیستایمی کاهش یابند و فرد بهبود یابد.

پیشگیری از افسردگی مزمن

پیشگیری از افسردگی مزمن ممکن است از طریق ایجاد سبک زندگی سالم و توسعه مهارت‌های مقابله با استرس انجام شود. توجه به عواملی که به سلامت روان کمک می‌کنند، از جمله ورزش منظم، تغذیه بهینه، و خواب کافی، می‌تواند مؤثر باشد. ارتقاء روابط اجتماعی و حمایت از خانواده و دوستان نیز به عنوان یک عامل مهم در پیشگیری از افسردگی مزمن مطرح می‌شود. آموزش مهارت‌های مدیریت استرس و توسعه استراتژی‌های مقابله فردی نیز به فرد کمک می‌کند تا با چالش‌ها و فشارهای زندگی بهتر کنار بیاید. برنامه‌ریزی برای مواجهه با مسائل و ایجاد اهداف معنی‌دار نیز می‌تواند از جمله راهکارهای موثر در جلوگیری از افسردگی مزمن باشد. همچنین، در صورت بروز علائم افسردگی، مشاوره حرفه‌ای به موقع توسط متخصصان و مشاوران ایلان پلاس می‌تواند در پیشگیری و مدیریت این اختلال مؤثر باشد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *