مقالات روانشناسی

نقش داستان و قصه‌گویی در تربیت و پرورش کودکان

قصه‌های دوره کودکی که از زبان پدر و مادر یا پدربزرگ و مادربزرگ‌هایمان شنیده‌ایم، بخشی از به یاد ماندنی‌ترین خاطرات دوره کودکی ما بوده و هستند. ما از دل داستان‌های کودکانه خود، ماجراجویی کردیم، یاد گرفتیم که قهرمان‌ها چطور افرادی هستند، آموختیم که چطور باید زندگی کنیم و چگونه به زندگی نگاه کنیم. اما علاوه بر بافت فرهنگی ایران که سرشار از قصه‌ها و حکایت‌های گوناگون است، از دیدگاه متخصصان روانشناسی نیز، داستان‌ها می‌توانند نقش بسیار موثر و پررنگی را در تربیت کودکان ایفا کنند.

قصه گفتن برای بچه‌ها چه تأثیراتی دارد؟

  • تقویت دامنه توجه و حافظه: یکی از ابتدایی‌ترین تأثیراتی که گوش دادن به داستان‌های کودکانه برای بچه‌ها به همراه دارد، کمک به بهبود توجه و حافظه در آن‌هاست. برای گوش کردن به یک قصه لازم است که کودک بتواند توجه خود را روی موضوع داستان و جریانات حفظ کند و آن‌ها را به خاطر بسپارد تا بتواند یک روایت کلی و منسجم را در ذهن داشته باشد. و از آنجایی که قصه‌ها معمولاً محتوای جالبی برای بچه‌ها دارند و مورد علاقه آن‌ها هستند، کودکان انگیزه بیشتری برای حفظ توجه خود در طول تعریف شدن قصه دارند. و این کار، تمرین خوبی برای بچه‌هاست تا بتوانند مهارت گوش دادن را به دست بیاورند و دامنه توجه و حافظه خود را افزایش دهند. و به این شکل برای رفتن به مدرسه و توجه کردن به درس‌ها و صحبت‌های معلم نیز آماده‌تر شوند.
  • بهبود توانایی درک مطلب: یکی دیگر از توانمندی‌های مهمی که به خصوص در آینده تحصیلی کودکان می‌تواند نقش جدی داشته باشد و با قصه‌گویی برای بچه‌ها می‌توان آن را توسعه داد، توانایی درک مطلب است. همه ما می‌دانیم که بخشی از روند یادگیری و حتی ارتباط با دیگران، به این موضوع بستگی دارد که کودک تا چه اندازه می‌تواند معنا و مفهوم جملاتی که می‌خواند یا می‌شنود را به درستی درک کند. خواندن قصه‌های کودکانه و ساده برای بچه‌ها و صحبت کردن درباره آن‌ها، می‌تواند منجر به تقویت این توانمندی در کودکان گردد.
  • افزایش قوه تخیل و خلاقیت: داستان‌ها و افسانه‌های کودکانه اغلب سرشار از اتفاقات، شخصیت‌ها و موقعیت‌های متفاوت و حتی عجیب و غیر عادی هستند که همگی می‌توانند موجب شوند که کودک مرزهای خلاقیت و قدرت تخیل و تجسم خود را گسترش دهد، به موقعیت‌ها و مسائلی فکر کند که شاید در زندگی معمول روزمره فرصت یا ایده‌ای برای آن‌ها نداشته است. و از طرف دیگر، بچه‌ها اغلب به هنگام شنیدن یک قصه، شخصیت‌ها، مکان‌ها و روند ماجرا را در ذهن خود ترسیم می‌کنند که این مسئله هم به نوبه خود تصویرپردازی‌های ذهنی کودک را تقویت می‌کند.
  • تقویت مهارت‌های کلامی: این یک امر بدیهی است که برای یادگیری گفتار، باید اول شنید! تعریف کردن یا خواندن داستان‌های کودکانه به بچه‌ها این فرصت را می‌دهد که با لغات و اصطلاحات جدیدی آشنا شوند و یا آموخته‌های قبلی خودشان را در قالب روایت‌های مختلف دیگر می‌شنوند. این شنیدن‌های مکرر نهایتاً به رشد کلامی بهتر در کودکان کمک می‌کند.
  • رشد هیجانی و عاطفی: قصه‌ها معمولاً پر از موقعیت‌های چالش برانگیز و احساسی هستند، شخصیت‌های داستان از ابتدا تا انتها، هیجانات مختلفی را تجربه می‌کنند و در تمام مدت کودک درست مثل یک شاهد عینی، ناظر به همه چیز است. نگاه کردن به یک موقعیت احساسی از بیرون، امتیاز ویژه‌ای است که قصه‌ها در اختیار کودکان می‌گذارند؛ بچه‌ها می‌توانند با شخصیت‌های مثبت و منفی آن همذات‌پنداری کنند، احساسات و واکنش‌های احساسی مختلف را در آن‌ها ببینند و به پیامدهای هر رفتار از زاویه متفاوتی نگاه کنند. همه این مسائل در کنار یکدیگر می‌تواند منجر به رشد هیجانی و عاطفی در کودکان گردد و مهارت‌هایی مثل شناخت بهتر احساسات، همدلی کردن، در نظر گرفتن دیدگاه‌های مختلف به یک موضوع و راهکارهای مدیریت هیجان را در آن‌ها بهبود می‌دهد.
  • رشد اجتماعی و روابط بین فردی: یکی دیگر از فوایدی که قصه‌ها با خود به دنبال دارند این است که می‌توانند قواعد روابط اجتماعی و چالش‌های ارتباطی را به شکلی ساده، لطیف و غیرمستقیم در اختیار کودکان قرار دهند. بچه‌ها با شنیدن یا خواندن قصه‌های مختلف می‌توانند اطلاعات بسیار زیادی درباره نحوه تعامل افراد مختلف با یکدیگر، روابط اجتماعی، نسبت‌های فامیلی، گروه‌های دوستی و چالش‌ها و مشکلاتی که هر کدام از این‌ها ممکن است با خود به همراه داشته باشند به کودک بدهند.
  • بهبود مهارت‌های حل مسئله: به دست آوردن مهارت حل مسئله، به عنوان یکی از مهم‌ترین اهدافی که در تربیت فرزندان به دنبال آن هستیم، موضوع بسیار مهمی است. و در این بین، قصه‌ها به مطرح کردن گره‌ها و مشکلات مختلف در طول حکایت می‌پردازند؛ مشکلاتی که شخصیت‌های داستان ممکن است هر کدام به یک شکل به دنبال حل کردن آن‌ها باشند. چنین شرایطی زمان‌های بسیار مناسبی هستند که با کودک درمورد راه‌حل‌های مختلفی که شخصیت اصلی می‌توانست انجام دهد صحبت کنید و پیامدهای هر روش را بررسی نمایید تا به این ترتیب، به شکل تأثیرگذارتری مهارت حل مسئله فرزندتان را تقویت کنید.
  • اعتماد به نفس در برابر چالش‌ها: مهم‌ترین دلیلی که باعث می‌شود در برابر مشکلات یا مسائل مختلف زندگی دچار احساس ضعف، نگرانی یا تنش زیاد بشویم این است که خود را آماده مقابله با آن‌ها نمی‌دانیم. اما قصه‌های کودکانه با به تصویر کشیدن اتفاقات مختلف و سناریوهای گوناگون به کودکان کمک می‌کنند تا خود را برای رو به رو شدن با موقعیت‌های مختلف آماده کنند و در برابر شرایط دشوار اعتماد بیشتری به خود و توانمندی‌هایشان در پیدا کردن راه‌حل مناسب داشته باشند.

چرا داستان‌ها می‌توانند آموزنده باشند؟

04
03
01
02
مشاوره آنلاین با بهترین متخصصان روانشناسی و روانپزشکی

شاید بتوانیم پاسخ این سوال را به کمک نظریه‌ای که آلبرت بندورا، روانشناس کانادایی-آمریکایی، با عنوان نظریه یادگیری مشاهده‌ای مطرح کرد، توضیح دهیم. همان‌طور که بندورا در نظریه خود بیان می‌کند، بخش گسترده‌ای از یادگیری‌های کودکان از طریق مشاهده و دنبال کردن پیامدها به دست می‌آید. به بیان ساده می‌توانیم این موضوع را به موقعی تشبیه کنیک که دختر کوچک شما در پارک، پسربچه‌ای را دیده است که با جیغ و گریه توانسته است والدینش را مجاب کند که مدت زمان بیشتری در پارک بازی کند و بعد از این تجربه، شما متوجه می‌شوید که دختر شما هم به هنگام ترک پارک شروع به گریه و جیغ زدن می‌کند تا بلکه بتواند شما را متقاعد کند اجازه بدهید که کمی بیشتر بازی کند. در واقع در این مثال، دختر شما از طریق مشاهده رفتار یک کودک دیگر و دیدن نتیجه مثبت رفتار او، یک شیوه رفتاری جدید را یاد گرفته است. و این همان چیزی است که بندورا آن را یادگیری مشاهده‌ای نامید.

با این توضیحات احتمالاً شما تا حدی متوجه شده‌اید که چرا قصه‌ها می‌توانند تا این اندازه برای کودکان آموزنده باشند و یک ابزار مناسب در تربیت فرزندان به شمار بروند! بچه‌ها با گوش کردن به یک داستان و همذات‌پنداری با آن، ویژگی‌های اخلاقی، رفتاری و هیجانی هر کدام از شخصیت‌ها را زیر نظر می‌گیرند تا بفهمند که هر رفتاری چه پیامدهایی ممکن است با خود به دنبال داشته باشد. پس وقتی شما ماجرایی را برای فرزندتان تعریف می‌کنید که در آن کودک کوچکی به دلیل مسواک نزدن دچار دندان‌درد شده است، احتمالاً کودک شما به مرور زمان و با تکرار مشاهده این سناریو به این نتیجه می‌رسد که پیامد مسواک نزدن درد کشیدن است و برای اینکه از درد کشیدن جلوگیری کند لازم است که مسواک بزند.

یک داستان کودکانه خوب باید چه ویژگی‌هایی داشته باشد؟

  • استفاده از جملات کوتاه و قابل فهم: بچه‌ها به ویژه در سنین پایین‌ دامنه توجه و تمرکز کمی دارند و هنوز نمی‌توانند جملات طولانی و کلمات سنگین را به خوبی درک کنند. به همین دلیل، در یک قصه کودکانه باید از جملات ساده‌ای که برای کودک قابل فهم باشد و آنقدر طولانی نباشد که تمرکز او را از بین ببرد، استفاده شود.
  • به جای پند و اندرزهای مستقیم، مفاهیم را به شکل غیرمستقیم منتقل کند: لازم به گفتن نیست که حتی برای ما بزرگترها هم شنیدن حکایتی که در نهایت قصد نصیحت کردن و ادب کردن ما را داشته باشد، نه‌تنها جالب نیست، بلکه حتی تأثیری هم ندارد. این موضوع درمورد کودکان هم کاملاً صادق است؛ بچه‌ها هم از شنیدن دستورهای تربیتی که فقط با قصد ادب کردن آن‌ها بیان می‌شوند، دل خوشی ندارند. پس حتی اگر هدف شما این است که نکته‌ای را در قالب داستان به فرزندتان بیاموزید، بهتر است آن را به شیوه‌ای غیرمستقیم و در جریان قصه به کودک منتقل کنید، نه اینکه قصه شما شکل یک نصیحت موزیکال به خود بگیرد!
  • جذابیت روایت و طرز بیان گوینده: اگر قرار باشد که قصه‌ها برای کودکان تأثیری داشته باشند یا مهارتی را به او بیاموزند، در وهله اول باید به قدری جالب و گیرا باشند که کودک برای گوش دادن به آن تمایل داشته باشد. قصه‌ها هم مثل بازی کردن بچه‌ها، در وهله اول باید سرگرم‌کننده و خوشایند باشند تا بتوانند تأثیر مثبتی بر کودک و رابطه او با والدین داشته باشد. بنابراین، جذابیت داشتن، عنصری کلیدی است که هم باید در محتوای داستان رعایت شود و هم گوینده با استفاده از تغییر حالت‌های گفتاری یا صدای خود، استفاده کردن از حرکات بدنی مرتبط و …. تلاش کند تا این جذابیت را به طور مداوم به قصه تزریق کند.
  • روایت کردن از زبان حیوانات: شاید شما هم تا به حال توجه کرده باشید که اغلب قصه‌های کودکانه درباره حیوانات یا از زبان آن‌ها بیان می‌شوند. یکی از مهم‌ترین دلایل این موضوع این است که قوه تخیل بچه‌ها از این طریق بیشتر فعال می‌شود و از طرفی برای هر کودک تصور کردن بزی که روی دو پا راه می‌رود و بلند بلند آوازهای خنده‌دار می‌خواند می‌تواند بسیار سرگرم‌کننده و مهیج‌تر از حکایت یک مرد آوازه‌خوان باشد. و این همان چیزی است که درمورد جذابیت روایت بیان کردیم. اما مسئله دیگری نیز در این خصوص تأثیرگذار است؛ تعریف کردن قصه‌ها از زبان حیوانات به کودک اجازه می‌دهد بدون اینکه احساس شرم یا تحقیر شدن داشته باشد، به رفتارهای غلط آن‌ها نگاه کند و از آن‌ها عبرت بگیرد. برای مثال، تصور کنید پسر کوچک شما زیاد دروغ می‌گوید و شما قصد دارید که با تعریف کردن یک قصه به او گوشزد کنید که دروغگویی اثرات بدی به دنبال دارد. اگر داستانی که برای تعریف کردن انتخاب می‌کنید به موقعیت، ویژگی‌ها یا شرایط زندگی کودک اشاره یا شباهت مستقیمی داشته باشد، احتمالاً قصه شما شبیه به همان «نصیحت موزیکال» که در مورد دوم به آن اشاره کردیم، می‌شود. به محض اینکه شما بگویید که شخصیت اصلی قصه پسر کوچولویی به اسم علی (همنام فرزندتان) است که خیلی دروغ می‌گفت، کودک متوجه می‌شود که قصد شما از قصه گفتن، این نیست که در کنار هم لحظات خوشی را داشته باشید و تصور می‌کند که شما باز هم قصد سرزنش یا نصیحت کردن او را دارید. اما استفاده کردن از شخصیت‌های تخیلی یا حیوانات این مزیت را دارد که حداقل در سطح ظاهری، هیچ شباهتی با کودک ندارند و به همین ترتیب شانس اینکه فرزندتان کنجکاو شود که تا پایان به حرف‌های شما گوش بدهد، بیشتر خواهد شد.
  • متناسب با سن کودک: آخرین اصل، یکی از مهم‌ترین اصولی است که باید در قصه‌گویی برای کودکان رعایت کنید و آن اصل تناسب است. داستانی که برای فرزندتان انتخاب می‌کنید باید هم از جهت محتوا، هم ساختار جملات و هم طولانی یا کوتاه بودن آن، متناسب با سن کودک باشد. طبیعتاً برای بچه‌های کوچک‌تر، قصه‌هایی که فضای شاد و رنگی و جذابی داشته باشند و در عین حال کوتاه و قابل فهم باشند مناسب‌تر هستند.

میخواهید در مورد نقش داستان و قصه‌گویی در تربیت و پرورش کودکان مشاوره داشته باشید؟
همین حالا مشاوره بگیر

قصه‌گویی یا تماشای انیمیشن‌های کودکانه؟

با پیشرفت تکنولوژی و گسترش پلترم‌های مختلفی که برای تماشای فیلم و انیمیشن‌های کودکانه طراحی شده‌اند، بسیاری از والدین ترجیح می‌دهند که به جای تعریف کردن قصه، از انیمیشن‌های کودکانه استفاده کنند. برنامه‌های کارتونی و انیمیشن‌های ویژه کودکان نیز مثل قصه‌ها یک روایت اصلی و داستان‌گونه دارند و اغلب پیام‌های مختلفی را در قالب یک ماجرا، برای کودکان دارند و به دلیل جذابیت‌های بصری، رنگ‌های شاد و انواع موسیقی‌های متن، برای بچه‌ها نیز گزینه جایگزین بسیار خوشایندی هستند.

اما علی‌رغم همه این مزیت‌ها، قصه خواندن برای بچه‌ها (یا با آن‌ها) فواید انکارناپذیری دارد که تماشای برنامه‌های کودک یا انیمیشن‌ها نمی‌توانند آن‌ها را جبران نمایند. مهم‌ترین عاملی که باعث برتری قصه خواندن، به خصوص خواندن کتاب‌های کاغذی فیزیکی، می‌شود این است که فرصت ویژه‌ای را برای شما و فرزندتان فراهم می‌کند که بتوانید درمورد اتفاقاتی که در حال رخ دادن هستند با یکدیگر صحبت کنید؛ والدین و کودکان اغلب در هنگام کتاب خواندن تعامل مثبت بیشتری با هم دارند و همین تعامل باعث بهبود ارتباط و صمیمیت بین آن‌ها می‌شود.

از سوی دیگر، وقتی شما قصه‌ای را برای فرزندتان تعریف می‌کنید یا می‌خوانید به او فرصت تجسم کردن اتفاقات و پرورش قوه خلاقیتش را می‌دهید و در عین حال از مضرات وابستگی به تلویزیون و موبایل نیز تا حدی دور مانده‌اید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *