مقالات روانشناسی

اضطراب جدایی: وقتی فرزندم حاضر نیست از من جدا شود!

اضطراب جدایی یکی از مشکلات شایع در میان کودکان است که حتی گاهی در سنین نوجوانی نیز هم‌چنان در فرد دیده می‌شود. اما اضطراب جدایی به زبان ساده چگونه است؟ و از کجا بفهمم فرزندم اضطراب جدایی دارد یا نه؟!

علائم و نشانه‌های اضطراب جدایی (آنچه پدر و مادرها می‌بینند!):

کودکی که مبتلا به اضطراب جدایی است در حقیقت از این موضوع نگران و مضطرب است که مبادا با جدا شدن از والدینش آسیب ببیند یا اگر از آن‌ها جدا شود، خطری متوجه پدر و مادرش باشد. پس خیلی دور از ذهن نیست که کودکی که دائماً در ذهن خود با چنین موضوعاتی دست به گریبان است هیچ تمایلی برای جدا شدن یا فاصله گرفتن از مادر و پدر خود نداشته باشد.

این بچه‌ها ممکن است وقتی با یک موقعیت جدید رو به رو می‌شوند یا فرد ناآشنایی را ملاقات می‌کنند، بلافاصله به مراقب خود (مادر یا پدر) نزدیک می‌شوند و شاید پشت سر شما مخفی شوند. در پارک‌های بازی یا مکان‌های این چنینی ترجیح می‌دهند در کنار شما روی نیمکت بنشینند و فقط در صورتی که با آن‌ها همراه شوید حاضر به بازی با وسایل پارک هستند. اگر برای مدت کوتاهی بخواهید آن‌ها را ترک کنید به شدت آشفته می‌شوند و گریه و زاری راه می‌اندازند تا شما را منصرف کنند. و اگر به هر دلیل از خانه دور شوند یا جدا از والدین بمانند احساس بیچارگی، وحشت و غم سنگینی را تجربه می‌کنند و دائم می‌خواهند که به نحوی از وضعیت مادر و پدر آگاه شوند و ممکن است با بی‌قراری و سوالات مداوم درمورد زمان برگشت والدین، دیگران را کلافه کنند.

04
03
01
02
مشاوره آنلاین با بهترین متخصصان روانشناسی و روانپزشکی

گاهی ترس از جدایی از والدین به قدری در کودک زیاد است که با کابوس‌های شبانه و مشکل در به خواب رفتن همراه می‌شود و حتماً در هنگام خواب باید مادر یا پدر در کنار آن‌ها باشد.

اما شاید مهم‌ترین نمود اضطراب جدایی را در ورود کودک به سنین مدرسه یا آغاز ورود به مهدکودک بتوان مشاهده کرد؛ جایی که کودک باید زمان نسبتاً طولانی را در طول هر روز در غیاب کامل مادر و پدر با افرادی که شاید در آغاز شناخت چندانی هم از آن‌ها نداشته باشد، سر کند. بسیاری از والدین تا قبل از چنین مرحله‌ای ممکن است علائم و نشانه‌های کودک را به عنوان وابستگی یا علاقه فرزندشان به خود تلقی کنند و برنامه‌های خانوادگی و محیط را به گونه‌ای ترتیب دهند که کودک بتواند در کنار آن‌ها بماند و آرامش نسبی را برای او فراهم کنند. اما ورود به مهد کودک یا مدرسه یک تکلیف اجتماعی-آموزشی است که هم کودک و هم مادر و پدر ناچارند خود را با قوانین آن هماهنگ کنند. کودک باید هر روز رأس ساعتی مشخص در محلی مشخص و بدون والدین خود حضور پیدا کند! و این شرایط برای خانواده‌ای که همیشه کودک را در کنار خود آرام نگه داشته‌اند، چالش بسیار دشوار و گاهی واقعاً فرسوده کننده‌ای است.

به همین دلیل بسیاری از کودکانی که مبتلا به اضطراب جدایی هستند، تا پیش از سن مدرسه تشخیص داده نمی‌شوند یا برای دریافت درمان‌های تخصصی مراجعه نمی‌کنند و تنها در هنگام ورود به مدرسه و ممانعت‌های شدید کودک از مدرسه رفتن است که عمق مسئله مشخص می‌گردد.

میخواهید در مورد اضطراب جدایی: وقتی فرزندم حاضر نیست از من جدا شود! مشاوره داشته باشید؟
همین حالا مشاوره بگیر

 ریشه‌های اضطراب جدایی: چرا بچه‌ها به اضطراب جدایی مبتلا می‌شوند؟

در طول روند رشد کودک، در حدود ۹ تا ۱۸ ماهگی، اضطراب جدایی یک تغییر رشدی نرمال و بهنجار محسوب می‌شود. در واقع تا پیش از ۹ ماهگی نوزاد تفاوت چندانی بین افراد آشنا و غریبه قائل نیست و مثلاً هر کسی که سبیل داشته باشد، می‌تواند برای او شبیه به پدرش باشد یا هر کسی که موهای بلند سیاه دارد، مثالی از مادر است. به همین خاطر تا پیش از این سن، نوزاد ممکن است به راحتی در بغل افراد مختلف آرام بگیرد. اما با بزرگ‌تر شدن، کودک درک نسبتاً گسترده‌تری از مادر و پدر خود پیدا می‌کند و افراد غریبه و آشنا را بهتر تشخیص می‌دهد و به همین دلیل در این محدوده سنی، تمایل به نزدیک شدن به افراد آشنا و فاصله گرفتن و محتاط بودن در برخورد با افراد غریبه را در نوزادان مشاهده می‌کنیم. چیزی که به اصطلاح با عنوان «غریبی کردن» کودک می‌شناسیم.

اما اضطراب جدایی که به عنوان یک اختلال شناخته می‌شود، زمانی است که کودک به لحاظ رشدی از این مرحله عبور کرده اما بنا به دلایلی نتوانسته احساس ایمنی لازم را در این دوره کسب کند و به خوبی از آن بگذرد، یا به دلیل اتفاقات ناگوار و اضطراب‌آمیزی که در سنین بالاتر برای او افتاده است، دوباره به همان ویژگی‌های مرحله قبل، یعنی چسبندگی به مادر برگشت کرده است.

گاهی اوقات، از دست دادن یک عزیز یا دور ماندن طولانی مدت از مادر یا پدر این اضطراب را در کودک ایجاد می‌کند که مبادا من والدینم را برای همیشه از دست بدهم. یا مبادا اگر از آن‌ها جدا شوم، یکی از ما دچار آسیبی جدی شود. وجود اتفاقاتی مثل بیماری طولانی مدت یا بستری شدن مادر یا پدر در بیمارستان، از دست دادن یکی از اقوام و نزدیکان، جدایی والدین از هم، یا تجربه‌های آسیب‌زننده‌ای که کودک وقتی از مادر و پدر جدا بوده، داشته است می‌توانند آغازگر نشانه‌های این اختلال باشند. اگرچه این موضوع می‌تواند دلایل ژنتیکی و بسیاری مسائل دیگر را نیز در بر داشته باشد.

حتی در برخی موارد این اضطراب والدین است که باعث ایجاد اضطراب جدایی در کودک می‌شود. والدینی که نگرانی بیش از حدی نسبت به سلامت و محافظت از کودک خود دارند یا به دلیل احساس ناامنی درونی خود از حضور کودک برای کسب آرامش استفاده می‌کنند، به مرور زمان این اضطراب و ناامنی را به فرزند خود نیز منتقل می‌نمایند.

با اضطراب جدایی فرزندم چه کنم؟ (تشخیص و درمان اختلال اضطراب جدایی)

کودکانی که مبتلا به اضطراب جدایی هستند، در بسیاری از زمینه‌های تحصیلی و به خصوص مهارت‌های اجتماعی با ضعف‌های جدی مواجه خواهند شد و بسیاری از فرصت‌ها و موقعیت‌های خود را به  خاطر ترس از جدا شدن از والدین از دست می‌دهند و از طرف دیگر، چسبندگی زیاد از حد آن‌ها به والدین، انرژی بسیار زیادی از مادر و پدر می‌گیرد؛ از همین رو، اقدام به موقع برای تشخیص و درمان آن‌ها اهمیت بسیار بالایی دارد.

فاصله گرفتن و کسب استقلال کودک از والدین، به خصوص در مورد کودکان مبتلا به اضطراب جدایی، باید به صورت مرحله به مرحله و تدریجی صورت بگیرد و اقداماتی مثل ناگهانی رها کودن کودک، یا فریب دادن او برای جدا شدن از والدین، نه تنها اضطراب درونی او را کم نمی‌کند، بلکه باعث تقویت احساس ناامنی در او می‌شود.

بهترین روش برای درمان کودکان مبتلا به اضطراب جدایی، کمک گرفتن از متخصصین کودک و نوجوان است تا از طریق روش‌های درمانی موثر مثل بازی‌درمانی، هنردرمانی، درمان‌های شناختی-رفتاری یا درمان‌های والد-کودک، به والدین و فرزاندن کمک کنند تا بدون آسیب دیدن، به استقلال لازم دست یابند.

منبع اصلی: کتاب سنجش و درمان مشکلات دوران کودکی، ترجمه مهرداد فیروزبخت.

همچنین بخوانید:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *