مقالات روانشناسی

اختلال رفتاری در کودکان چیست؟

همه ی کودکان، رفتار هایی مانند تکانشی بودن، ناراحتی، نافرمانی، لجبازی را در طی زمان های مختلفی از خودشان نشان می دهند و این ها  واکنش های کاملا نرمال و طبیعی هستند که کودک باید در طی مسیر رشدش از خود نشان بدهد. ولی اگر این رفتارهای تکانشی شدت زیاد و خارج از حد طبیعی داشته باشند یعنی کودک شما دچار یکی از انواع اختلالات رفتاری است.

بعضی از اختلال های رفتاری متداول که ممکن است بسیاری از شما شنیده باشید عبارتند از:

  • اختلال بیش فعالی
  • اختلال نافرمانی مقابله ای
  • و اختلال سلوک

در مقاله ی امروز ما می خواهیم متداول ترین انواع اختلالات رفتاری در کودکان را بررسی کرده و علل، علامت ها و راه های تشخیص و کنترل آن را بفهمیم.

به چه اختلالی در کودکان اختلال رفتاری می گویند؟

همه کودکان احساس خشم و عصبانیت را تجربه می کنند و در بعضی اوقات پرخاشگر، عصبی یا لجباز می شوند. این جمله رفتارها در واقع با این که والدین را دچار چالش می کند ولی  بخش طبیعی از رشد کودک محسوب می شود و این گونه رفتارها در برابر احساس های شدید کودک به عنوان راهی برای ابراز کردن ایجاد می شوند. حالا اختلالات رفتاری از این رفتارهای تکانشی ساده که کودک گاه به گاه انجام می دهد فراتر و بسیار متفاوت است. طبق چیزی که وزارت بهداشت ایالات متحده مطرح کرده است، اختلالات رفتاری در کودک یک الگوی مخرب و مختل کننده ی عملکرد در کودک است که در کمترین زمان 6 ماه زمان می برد و باعث به وجود آمدن مشکلاتی در مدرسه، خانه و موقعیت های اجتماعی می شود.

04
03
01
02
مشاوره آنلاین با بهترین متخصصان روانشناسی و روانپزشکی

باید به این توجه کنید که اختلالات رفتاری با اختلالات طیف اتیسم کاملا متفاوت است. در واقع اختلال اتیسم یک مشکل رشد عصبی  که باعث اختلال در ارتباطات و نحوه ی ایجاد ارتباط  و پردازش محرک های حسی در بعضی از کودکان  است. این اختلال باعث پیدایش بعضی رفتارهایی غیرنرمال می شود که اینها به علت تجربه ی متفاوت این کودکان از دنیای اطرافشان است.

حالا به بررسی انواع اختلال های رفتاری خاص و علامت هایشان می پردازیم.

1-اختلال بیش فعالی و کمبود توجه: 

این اختلال منجر به ایجاد مشکل در تمرکز و توجه کودک می شود . و همین نداشتن تمرکز باعث به وجود آمدن فعالیت بیش از حد و رفتار تکانشی در کودکان می شود. پزشکان متخصص این اختلال را از سن 6 سالگی تشخیص می دهند  و دلیل تشخیص در این سن این است که کودکان زمانی که به مدرسه می روند دچار عدم سازگاری با فعالیت های کم تحرک و بی سرو صدا می شوند.

میخواهید در مورد اختلال رفتاری در کودکان چیست؟ مشاوره داشته باشید؟
همین حالا مشاوره بگیر

اختلال بیش فعالی سه زیر گروه دارد که تشخیص آن به علامت های کودک بستگی دارد:

  • بی توجه
  • بیش غعالی تکانشی
  • نوع ترکیبی

نشانه های کودکان مبتلا به بیش فعالی در نوع اول (بی توجه):

  • اشکال داشتن در توجه کردن به چیزی
  • هر چیز کوچکی حواسشان را پرت می کند.
  • مشکل داشتن در انجام کارهایی که نیاز به زمان طولانی تری دارد مانند خواندن.
  • تکالیفشان را شروع میکنند ولی فراموش می کنند که تمامش کنند.
  • بی توجهی به دستورالعمل ها یا فراموش کردنشان

نشانه های کودکان بیش فعالی نوع دوم(بیش فعال تکانشی):

  • نمی توانند در یک جا بنشینند یا بی حرکت بمانند.
  • اختلال در صحبت کردنشان یا انجام بازی های آرام
  • بی قرار بودن که اصولا با ضربه زدن به دست ها، پاها یا زیاد حرکت کردن در جای خودش آن را نشان میدهد.
  • بالا رفتن از جاهایی که مناسب نیست یا دویدن در جاهای زیاد.
  • نمی توانند منتظر شوند تا نوبتشان بشود.
  • زیادی در صحبت هایشان و بازی کردنشان توقف ایجاد می کنند.

و کودکان مبتلا به نوع سوم(ترکیبی) مجموعه ای از علائم بالا را از خودشان نشان می دهند.

2-اختلال سلوک(رفتارای ضد اجتماعی)

وقتی راجع به اختلال سلوک صحبت می شود ابتدا باید بگوییم این اختلال در کودکان و نوجوانان به وجود آمده و شامل رفتارهای ضد اجتماعی است.

اگر این اختلال قبل از سن 11 سالگی اتفاق بیافتد احتمال این که تا بزرگسالی فرد ادامه داشته باشد بسیار زیاد است. این کودکان و نوجوانانی که به این نوع اختلال دچار می شوند تمایل زیاد به نقض کردن قوانین جاری در اجتماع و نقض حقوق دیگر افراد دارند و همین مساله تاثیر زیادی در زندگی تحصیلی، اجتماعیی و شخصیشان خواهد داشت.

نشانه های این اختلال رفتاری در کودکان هست:

  • شکستن قوانین مدرسه مثل نرفتن به مدرسه، فرار کردن یا دزدی
  • پرخاشگری کردن به طوری که منجر به دعواهای زیاد فیزیکی، زورگویی، قلدری و مجبور کردن بقیه ی افراد به انجام فعالیت های جنسی ، آزار و اذیت حیوانان است.
  • اسیب زدن به اموال دیگران و خود مانند آتش سوزی یا خسارت به دارایی ها
  • فریب دادن دیگران و دروغ گفتن

خیلی از افراد مبتلا به این اختلال نمی توانند درک درستی از رفتار بقیه ی افراد داشته باشند به همین خاطر ممکن است فکر کنند فردی با آن ها خصومت یا مشکلی دارد با این حال که ممکن است اصلا این طور نباشد و در نتیجه این نوع تفکر باعث بروز رفتارهای پرخاشگرانه یا خشونت آمیز می شود.

کودکان و نوجوانان مبتلا به این اختلا در احساس همدلی دچار مشکل هستند یا با مشکلات دیگری مانند اضطراب یا اختلال پس از سانحه  که بر رفتارهای آنها تاثر دارد دچار هستند. طبق درصدهایی که سازمان بهداشت امریکا   تعیین کرده است 6% تا16% پسران و 2% تا9% دختران دچار این اختلال می شوند.

3- اختلال نافرمانی مقابله جویانه:

کودکان و نوجوانانی که به این اختلال مبتلا هستند یک الگو متداوم از رفتارهای خصمانه  نسبت به افرادی که شخصیت قدرتمند دارند  دارند مانند: پدر و مادر، مراقبینشان، معلمان.در واقع کودکان مبتلا به این اختلال برخلاف کودکان مبتلا به اختلال سلوک که تمایل به نقض قوانین کلی داشتند در واقعا دوست دارند قوانین کوچک را نقض کنند.

نشانه های اختلال نافرمانی مقابله جویانه:

  • بداخلاق بودن، تحریک پذیری و عصبانیت زیاد
  • رفتارهای که موجب ناراحتی و آزار دیگران می شود
  • پرسیدن سوالات به صورت مکرر درباره ی قوانین
  • لجبازی کردن به صورت یک چرخه ی مداوم که در واقع خودداری می کنند از گوش دادن به قوانین یا عذر خواهی کردن در مورد رفتار خود
  • نشان دادن رفتارهای کینه توزانه یا انتقام جویانه از خود

البته به این باید توجه شود که تشخیص رفتارهای این اختلال  یا رفتارهای مرتبط با استرس بسیار سخت است چون ممکن است هر کودکی که ناراحت یا ناراضی از محیط یا مسائل باشد این نشانه ها را از خود نشان دهد. به همین خاطر متخصصین می گویند اگر این نشانه ها به مدت 6 ماه تداوم داشته باشد و در کارهای کودک در محیط خانه، مدرسه اختلال ایجاد کرد و همین طور با دیگر اختلالات مرتبط نبود می شود تشخیص اختلال نافرمانی مقابله ای داد.

دلایلی بروز اختلال رفتاری در کودکان چیست؟

در واقع پیدایش این اختلال در کودکان دلیل خاص  ومشخصی ندارد پس ممکن است که ترکیبی از نقش  عواملی مانند فیزیولوژیک و محیط باشد. نکته ای که بهتر از به آن توجه داشت هر کودکی با هر جنسیت یا هر زمینه ای می توانند دچار اختلالات شوند.

علت هایی که بیشتر باعث بروز این دسته از اختلالات در کودکان می شود به شرح زیر است:

  • ژنتیک افراد

این نوع از اختلالات در خانواده بیشتر ارثی بوده است و کودکان آن ها را از خانواده ی خود به ارث می برند. و همین امر موجب می شود نشان دهد این افراد یک نوع استعداد ژنتیکی برای ابتلا به این اختلالات را دارند. و محققین تا به  حال هیچ ژن خاصی که دقیق مشخص کند مختص این اختلال است را شناسایی نکرده اند.

طبق مطالعاتی که تقریبا قدیمی تر هستند افراد مبتلا به اختلال سلوک و بیش فعالی وو نافرمانی مقابله ای  صفت های ژنتیکی شبیه به هم دارند اما هیچ کدومشان دقیقا مختص به این اختلال ها نبوده است.

  • جنسیت

طبق مطالعات و پژوهش های انجام شده مشخص شده است که کودکان پسر بیشتر از کودکان دختر دچار این اختلالات می شوند و مشخص نشده است که به صورت دقیق دلیل این موضوع تفاوت در فیزیولوژیکشان است یا تفاوت در هنجارهای اجتماعی یا انتظارهایی که از جنسیت ها دارند.

برای مثال دخترانی که به اختلال نافرمانی مقابله ای مبتلا می شوند ممکن است جای رفتارهای پرخاشگرانه از کلمات پرخاشگرانه برای بیان خود استفاده کنند و این یعنی این نوع اختلال کمتر در دختران دیده می شود و احتمالا کمتر هم تشخیص داده خواهد شد.

  • ساختار مغز

براساس مسائلی که مشاهده می شود در ساختار مغز نوع رشد، انتقال دهنده های عصبی اینها تمام بر روی کودک اثر می گذارد و می تواند علتی برای به وجود آمدن این اختلال باشد. برای مثال اون ناحیه از مغز که مرکز توجه را کنترل می کند در کودکان بیش فعال کمتر فعالیت دارد. یا مثلا کمبود هورمون سرتونین و حساسیت زیاد به کورتیزول(هورمون استرس) در پرخاشگر شدن کودک نقش دارد. همینطوور بیماری های تاثیر گذار بر توانایی یادگیری هم در این مساله نقش مهمی دارند. در اصل کودکانی که دچار معلولیت های ذهنی هستن دو برابر دیگران دچار اختلال رفتاری می شوند.

  • عارضه های زمان بارداری

تحقیقات نشان داده این اختلال در کودکانی که در هنگام تولد وزنشان کم است یا نارس هستند بیشتر دیده می شود. همین طور اختلال نافرمانی مقابله ای در کودکانی که بیشتر در معرض سم های ناشی از دخانیات بوده اند مثلا والدین کودکانی که اعتیاد به مصرف مواد مخدر دارند بیشتر است.

  • ترما(ضربه های روحی)

ضربه های روحی که واکنش عاطفی و جسمی پیچیده به استرس های شدید یا مزمن زندگی است. قرار گرفتن در معرض ضربه های روحی زود تر از حد معمول باعث می شود رشد کودک تحت تاثیر قرار بگیرد و باعث به وجود آمدن این دست از اختلال ها می شود.

هر کدام از این تجربه ها باعث پریشانی قابل توجه آسیب زننده می شود اما نمونه هایی که کودکان را تحت تاثیر قرار می دهد شامل موارد زیر است:

  • وضعیت بی ثبات درخانه
  • اختلال در ارتباط والدین
  • تناقض در نظم و خشن
  • سواستفاده ی جسمی وعاطفی

معمولا این نوع اختلال در خانواده هایی که جزوه قشر کم در آمد هستن بیشتر دیده می شود چون در این خانواده ها سطح استرس بالا بوده است.

و همینطور به این موضوع توجه داشته باشید که استرس آسیب زا به کودک ممکن است با این نوع اختلال اشتباه گرفته شود چون دارای علائم شبیه به هم هستند.

راه های تشخیص

اگر شما موقع مشاهده ی رفتار کودکتان متوجه ی نشانه هایی که گفتیم شدید حتما به یک پژشک متخصص مراجعه کنید. در واقع اصلا امکان این که والدین خودشان بتوانند این اختلال را تشخیص دهند وجود ندارد، به این توجه کنید که تشخیص به موقع باعث اثربخشی زیاد در درمان می شود.

خیلی از روان شناسان و روان پزشکان تشخیص این اختلال در کودکان را قبل از پیش دبستانی انجام نمی دهند. و به این دلیل است که تشخیص رفتارهای طبیعی و غیرطبیعی کودک در این سن سخت است. پزشک هم با توجه به نشانه های زیر علت رفتار و تشخیص اختلال کودک را انجام می دهند:

  • مشاهده ی دقیق کودک
  • درست کردن چک لیستی از رفتار او
  • استفاده از پرسشنامه های مشخص و استاندارد
  • مصاحبه کردن با والد کودک و سرپرستان کودک

80% از کودکان پیش دبستانی گاهی اوقات دچار عصبانیت می شوند. از آن جا که کودکان در زمان کوتاه تغییرات زیادی  را در رشدشان  تجربه می کنند، دچار این مشکلات در رفتارشان در زمان کوتاه می شوند.

شیوه ی درمان اختلالات رفتاری

کنترل کردن  انواع این اختلالات در  کودکان وابسته به نیاز کودک، نیاز خانواده، نوع و شدت اختلال متفاوت است.

رویکردهای درمانی که  کمک کننده هستند در کنترل این اختلالات در کودکان :

آموزش به والدین برای کنترل رفتارشان : این امر به والدین و مراقبان کمک می کند تا رفتار کودک را مدیریت کرده، از روش های تاثیر گذار برای  برقراری ارتباط با کودک را آموخته و روش های موثر برای تعیین حد ومرز را یاد بگیرند. این روش اصلی ترین روش کنترل این نوع اختلالات در کودکان خردسال است.

  • ترابی به صورت فردی: این روش به کودکان و نوجوانان کمک می کند تا روش هایی برای مدیریت احساسات و واکنش به موقعیت های استرس زا را بیاموزند.
  • تراپی به صورت خانوادگی: این امر به اعضای خانواده کمک می کند تا یاد بگیرند با یکدیگر در مورد احساسات و مشکلات خود صحبت کنند و راه حل هایی برای آن بیابند.
  • درمان دارویی: کودکی که دچار بیش فعالی باشد و هم زمان دچار یک بیماری روانی هم باشد مصرف دارو باعث کم شدن علامت های او خواهد شد و لازم هست که بگویم دارو ها توانایی درمان اختلال را ندارند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *