مقالات روانشناسی

چگونه با عصبانیت کودک 7 ساله برخورد کنیم؟

برای رفع عصبانیت های 7 ساله ، نیاز است که با احترام به احساسات آن‌ها برخورد شود کمک شود تا مهارت‌های احساسی و اجتماعی خود را تقویت کنند.

آیا کج خلقی برای یک کودک ۷ ساله طبیعی است؟


این کاملا طبیعی است که افراد، چه کودکان و چه بزرگسالان، گاه به گاه دچار عصبانیت شوند. با این حال، هنگامی که کودک 7 ساله طغیان های منظم و غیرقابل کنترلی را نشان می دهد، ممکن است علت زمینه ای را مطرح کند که باید به آن توجه شود.
تحقیقات نشان داده است که دوره بحرانی برای ایجاد نظم هیجانی از تولد تا پنج سالگی است. بیش از نیمی از کودکان قبل از رسیدن به سن پنج سالگی از عصبانیت بیش از حد رشد می کنند.
اگر یک کودک 7 ساله به طور مکرر با عصبانیت شدید پاسخ دهد که نه، این می تواند نشانه ای از مشکلات در تنظیم هیجانی باشد. با این حال، فوراً به این نتیجه نرسید که آنها ممکن است اختلالی مانند اختلال نافرمانی مقابله ای (ODD) یا اختلال نقص توجه بیش فعالی (ADHD) داشته باشند. کودکان ممکن است به دلایل مختلف مهارت های تنظیم هیجانی نداشته باشند.

علل کج خلقی در کودکان 7 ساله


عدم نظارت مشترک

هم‌تنظیمی فرآیندی مشارکتی است که در آن والدین از طریق تعاملات همدلانه، مربیگری و الگوبرداری از پاسخ‌های عاطفی مناسب، فعالانه از فرزندان خود حمایت عاطفی می‌کنند .
اگرچه کودکان در بدو تولد دارای برخی مهارت‌های اولیه خودتنظیمی هستند، اما مهارت‌های پیشرفته‌تر از طریق تعاملات اجتماعی و عاطفی همدلانه با مراقبین خود رشد می‌کنند.
کسانی که حمایت مقررات خارجی را از طریق هم‌تنظیمی دریافت نمی‌کنند، ممکن است برای توسعه قابلیت‌های خودتنظیمی تلاش کنند.

اختلاف خانوادگی

کودکانی که شاهد دعواهای مکرر بین والدین خود هستند ، ممکن است مهارت های نظارتی کافی برای کنار آمدن با چنین موقعیت های پرتنشی نداشته باشند.
شاهد درگیری های شدید خانوادگی می تواند منجر به افزایش استرس برای آنها شود. آنها ممکن است احساسات طاقت فرسایی داشته باشند. آنها از مشاجره ها احساس ترس یا سردرگمی می کنند و در پردازش احساسات خود مشکل دارند.
علاوه بر این، کودکان ممکن است تعارضی را که شاهد آن هستند به عنوان تقصیر خود درونی کنند که منجر به اضطراب، افسردگی یا سایر مشکلات سلامت روان شود.

تنوع عصبی

04
03
01
02
مشاوره آنلاین با بهترین متخصصان روانشناسی و روانپزشکی

کودکان مبتلا به شرایط عصبی، مانند طیف اوتیسم و ​​اختلال بیش فعالی کمبود توجه (ADHD)، ممکن است در یادگیری نحوه کنترل احساسات منفی با چالش های بیشتری روبرو شوند. چالش‌ها می‌توانند از سبک‌های پردازش شناختی منحصربه‌فرد، موانع ارتباطی، و حساسیت‌های حسی که اغلب با تنوع عصبی مرتبط هستند نشأت بگیرند.

ترومای دوران کودکی

ترومای دوران کودکی اغلب می تواند منجر به عدم دریافت کمک خارجی برای تنظیم احساسات کودکان شود. آنها نه تنها در یادگیری مهارت های تنظیمی فاقد راهنمایی هستند، بلکه سیستم عصبی آنها نیز به دلیل استرس آسیب زا بیش فعال است. در نتیجه، کودکان آسیب دیده در هنگام ناراحتی برای بازیابی کنترل خود تلاش می کنند.
رویدادهای تهدید کننده زندگی تنها عوامل استرس زا نیستند که می توانند باعث آسیب های دوران کودکی شوند. پریشانی مکرر مزمن، مانند قلدری، انضباط خشن، یا شاهد خشونت خانگی نیز می تواند منجر به استرس سمی شود. این شکل از استرس می تواند به طور قابل توجهی توانایی کودک برای خودتنظیمی را مختل کند.

رفتار آموخته شده

از طریق تجربیات و تعاملات گذشته، برخی از کودکان ممکن است به طور ناخواسته یاد گرفته باشند که بیان نیازهای خود از طریق عصبانیت می تواند پاسخ مطلوب را به همراه داشته باشد. عصبانیت تبدیل به یک رفتار آموخته شده می شود.
رفتار آموخته شده اغلب از طریق تعامل با مراقبین آنها شکل می گیرد. کودکان معمولاً استراتژی های از پیش طراحی شده ای برای دستکاری والدین خود یا رفتار بدخواهانه طراحی نمی کنند. در عوض، اقدامات آنها به احتمال زیاد یک پاسخ شرطی است که در طول زمان ایجاد شده است.

چگونه با عصبانیت های 7 ساله مقابله کنیم

1. تنظیم مشترک

میخواهید در مورد چگونه با عصبانیت کودک 7 ساله برخورد کنیم؟ مشاوره داشته باشید؟
همین حالا مشاوره بگیر

هم‌تنظیمی فرآیندی است که در آن بزرگسالان یادگیری کودک را برای درک، بیان و تعدیل احساسات خود از طریق حمایت، مربیگری و الگوبرداری در تعاملات گرم و پاسخگو تسهیل می‌کنند.
شما می توانید با استفاده از مراحل زیر با کودک بی نظم خود تنظیم کنید.

احساسات آنها را بپذیرید و نام ببرید

به آنها بیاموزید که چگونه واژگان عاطفی را بشناسند و در مورد احساسات قوی خود صحبت کنند.
“تو الان خیلی ناراحتی.”
می بینم که خیلی عصبانی هستی.
احساس آنها را توصیف و تأیید کنید
توانایی توصیف احساس خود گام مهمی در خودتنظیمی عاطفی است. آنها همچنین مهارت های ارتباطی را یاد می گیرند.
«باید به نظر برسد که من به تو اهمیتی نمی دهم. تمام خانواده به شما اهمیت نمی دهند، درست است؟
“حتما احساس می شود که خواهر شما نمی خواهد این موضوع را با شما در میان بگذارد.”

احساسات آنها را بپذیرید

این بدان معناست که در این لحظات سخت با آنها هماهنگ باشید و با آنها بمانید حتی اگر بلافاصله آرام نشوند. آرام کردن یک سیستم عصبی برانگیخته به معنای برگرداندن کلید نیست. این فرآیندی است که به زمان و کمک شما نیاز دارد.
با این حال، گفتن یا وادار کردن آنها به توقف کمکی نخواهد کرد.
برای شما، مهمترین چیز این است که “چگونه آن را متوقف کنید”. اما برای فرزند شما، تمرکز او احساسات شدید اوست.
بنابراین، با آرام بودن و حمایت عاطفی، به کودک خود در رفع استرس کمک کنید. شاهد احساسات قوی آنها باشید، مهمترین چیزی که در آن لحظه در ذهن آنها وجود دارد.
اگر عصبانی یا عصبانی باشید، عصبانیت آنها تشدید می شود. سپس این به اختلال در تنظیم همزمان می‌شود.

صبور باش اونجا

گرچه گریه و فریاد آنها ممکن است آزاردهنده و ناراحت کننده باشد، درد یا عصبانیت بسیار زیادی را که باید متحمل شوند تا خود را به این شکل ابراز کنند، در نظر بگیرید.
سعی کنید عمق رنج آنها را درک کنید و به فرزندتان همدلی نشان دهید ، حتی اگر ممکن است برای شما چالش برانگیز باشد.
داشتن یک بزرگسال حامی برای شهادت و پذیرش خشم آنها می تواند به آنها در تنظیم کمک کند، اگرچه ممکن است مدتی طول بکشد.
اینکه اجازه دهید فرزندتان گریه کند، شما را به پدر و مادر بدی تبدیل نمی کند. اینکه پدر و مادری باشید که بر هوش هیجانی فرزندتان تمرکز دارد، شما را به فردی استثنایی تبدیل می کند.

تسلیم نشو

با تسلیم شدن، اتفاقات عصبانیت را تقویت نکنید. حتی یک بار.
در حالی که می توانید آنچه را که واقعاً می خواهند بپذیرید و با آن هماهنگ شوید، تصمیم اصلی خود را تغییر ندهید.

2. انضباط استقرایی

تنبیه باعث ایجاد طغیان در کودکان می شود.
اما هر کس، نه فقط بچه های 7 ساله، می تواند در صورت تنبیه هر زمان که طرف مقابل به خواسته اش عمل نکند، ناراحت شود.
درست است، در حالی که فکر می‌کنیم وقتی به خواسته‌شان نمی‌رسند عصبانی می‌شوند، اما وقتی به خواسته‌مان نمی‌رسیم احساس می‌کنند ما به آنها صدمه می‌زنیم.
داشتن یک رابطه نابرابر و ناتوانی در محافظت از خود در برابر آسیب کمک به آرام شدن مغز تحریک شده را دشوار می کند.
بنابراین، از تنبیه برای آموزش استفاده نکنید. بی تاثیر است.
اگر از استراتژی‌های انضباط تنبیهی استفاده می‌کنید و هنوز این مقاله را می‌خوانید، می‌دانید که رویکرد اقتدارگرایانه استراتژی مؤثری نیست.
آموزش استدلال و تفکر انتقادی به کودکان تا بتوانند درست و غلط را تشخیص دهند، راه بسیار بهتری برای تربیت کودکان است. مطالعات نشان داده اند که انضباط استقرایی ، یا استدلال به تنبیه، تمایل به کاهش مشکلات رایج رفتاری کودکان دارد.
استفاده از استدلال استقرایی پیشگیرانه است. در هنگام عصبانیت، استدلال معمولاً کارساز نیست.
با کودکی که در اواسط عصبانیت است استدلال نکنید.

3. طرز فکر

باورهای والدین در مورد عواطف کودکان نقش مهمی در شکل گیری رشد عاطفی فرزندانشان دارد. در اینجا چند طرز فکر جدید برای رشد بهتر کودک وجود دارد.

تنظیم عاطفی هدف است. توقف کج خلقی نیست

درک شما از نیات فرزندتان می تواند بر احساسات و پاسخ های شما تأثیر بگذارد.
والدینی که معتقدند کودکان از احساسات برای دستکاری دیگران استفاده می‌کنند، ممکن است کمتر همدل باشند و واکنش‌های نادیده‌انگیزتری نسبت به احساسات فرزندشان داشته باشند.
این غیرمعمول نیست که والدین احساس کنند فرزندشان دستکاری می کند، که می تواند ناامید کننده باشد. با این حال، مهم است که بر روی هدف نهایی خود تمرکز کنید.
فرقی نمی‌کند رفتار کودکتان را دستکاری‌کننده بدانید یا خیر، مهم‌ترین هدف حمایت از فرزندتان در کاهش ناراحتی و یادگیری خودتنظیمی است.
به فرزندتان کمک کنید تا احساسات را پردازش کند. تحقیقات نشان می دهد که کودکان نمی توانند به طور مستقل به تنظیم عاطفی سالم دست یابند . آنها نیاز به نظارت مشترک از طرف شخصیتی مانند شما دارند.

احساسات منفی را بپذیرید

احساسات منفی به خودی خود دلیل اصلی ناراحتی یا عصبانیت کودک شما نیستند. در عوض، این احساسات بیان بیرونی حالت درونی آنهاست. 
بنابراین، تلاش برای جلوگیری از عصبانیت مستقیم به ندرت جواب می دهد.
با تصدیق و پذیرش احساسات منفی فرزندتان، می توانید محیطی حمایتی ایجاد کنید که به او اجازه می دهد این احساسات را پردازش و درک کند.
در نهایت، این رویکرد منجر به تنظیم عاطفی بهتر و روابط قوی‌تر والدین و فرزند خواهد شد .

یک شبه کار نخواهد کرد

مهارت‌های جدید مدیریت احساسات نیازمند زمان و تمرین مداوم برای یادگیری است.
کج خلقی فوراً متوقف نمی شود و کودک شما یک شبه خودکنترلی عاطفی پیدا نمی کند.
با تجربه ناامیدی در طغیان خشم فرزندتان، دشواری مدیریت احساسات منفی در موقعیت های استرس زا را درک می کنید. این را برای کودک عصبانی خود تصور کنید که در این زمان سخت مغزی کمتر بالغ و استرس بیشتری دارد.
با صبر و حوصله از کودک خود حمایت کنید و او از نظر عاطفی شکوفا و رشد خواهد کرد.

4. مهارت های مقابله با احساسات را آموزش دهید

کودک خود را با ابزارهایی برای درک و مدیریت احساسات قوی تر خود توانمند کنید. در مورد احساسات گفتگو کنید و مهارت های مدیریت هیجان را در زمانی که آرام هستند به آنها آموزش دهید.

در اینجا چند ابزار موثر وجود دارد.

  • یک نفس عمیق بکش
  • مدیتیشن و ذهن آگاهی
  • محرک های عصبانیت آنها را در زندگی روزمره درک کنید
  • به احساسات قدرتمند توجه کنید
  • مهارت های حل مسئله
  • مسائل را دوباره ارزیابی کنید
  • حواس پرتی

همچنین بخوانید:

همچنین بخوایند: کج خلقی نوزادان 

5. خودمراقبتی والدین

پدر و مادر آرام تر زندگی خانوادگی آرام تری ایجاد می کند.مهم این است که از سلامت روان خود مراقبت کنید. ابتدا ماسک اکسیژن خود را بپوشید.

6. به دنبال کمک حرفه ای باشید

اگر کودک شما هنوز در این سن عصبانیت های خشن دارد یا رفتار پرخاشگرانه از خود نشان می دهد، از یک روانشناس کودک یا روانپزشک کمک بگیرید. آنها می توانند مسائل یا اختلالات پزشکی زمینه ای مانند اختلال نافرمانی مقابله ای را شناسایی کنند .

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *